سخنان روز چهارشنبه، ۲۴ بهمن، علی خامنهای ترکیبی از ترس و تهدید بود. او تلاش کرد بر تواناییهای نظام تاکید کند، ولی هنگام اشاره به برنامه موشکی جمهوری اسلامی، مکثی معنادار کرد و گفت: «مثلا حدی را که درباره دقت موشکها تعیین کردیم برداریم.»
بهنظر میرسد که منظور اصلی وی نه دقت موشکها، بلکه افزایش برد آنها بود، ولی درست وسط جمله ترجیح داد از برداشتن محدودیت دقت موشکها صحبت کند که از چند جهت بیمعنا بود:
۱.بیمعنا بودن محدودیت در دقت: هیچ کشوری برای افزایش دقت موشکهای خود حد و محدودیت وضع نمیکند. هر کشور تولیدکننده موشک همیشه دوست دارد موشکهایش از حداکثر دقت برخوردار باشند.ایجاد محدودیت در دقت موشک اصولا بیمعنا است.
۲.تناقض در ادعاهای پیشین: جمهوری اسلامی همواره بر دقت بالای موشکهای خود و نقطهزنی آنها تاکید کرده است. اگر چنین است، دیگر نیازی به «افزایش دقت» وجود ندارد. اما اگر این ادعا نادرست باشد، به این معناست که مقامات پیشتر در مورد توانمندی موشکی اغراق کردهاند.
۳.ادبیات رایج در برنامه موشکی ایران: در گفتمان نظامی جمهوری اسلامی، زمانی که صحبت از «محدودیت» یا «رفع محدودیت» در برنامه موشکی به میان میآید، معمولا منظور برد موشکهاست، نه دقت آنها.
بهنظر می رسد خامنهای ظاهرا قصد داشت تهدیدی علیه اروپا و آمریکا مطرح کند، اما در میانه سخنان خود مردد شد و از بیم واکنشهای احتمالی، لحن خود را تغییر داد.
در هفتههای اخیر، خامنهای و فرماندهان سپاه پاسداران بهطور مداوم تهدیداتی علیه اروپا، آمریکا و اسرائیل مطرح کردهاند. هدف اصلی این تهدیدها تلاش برای نمایش اقتدار نظام در حالی است که در سطح بینالمللی، بسیاری از تحلیلگران از ضعف جمهوری اسلامی سخن میگویند.
پس از ضرباتی که حماس و حزبالله متحمل شدند، سرنگونی اسد، مهار نیروهای حشدالشعبی در عراق و همچنین تضعیف توان پدافندی جمهوری اسلامی در برابر حملات اسرائیل، ساختار نظامی و توان منطقهای جمهوری اسلامی بهشدت تضعیف شده است.
در چنین شرایطی، خامنهای و فرماندهان سپاه تلاش دارند با افزایش لفاظیهای تهاجمی، این تصویر را مخدوش کنند و نشان دهند که جمهوری اسلامی همچنان قدرتمند است.
تهدیدهای اخیر خامنهای، بهویژه پس از بازگشت دونالد ترامپ به صحنه سیاسی آمریکا، بیش از آنکه نشانه قدرت باشد، از ترس ناشی میشود. این ترس و تهدید همزمان، ویژگی اصلی مواضع اخیر رهبر جمهوری اسلامی است. او میداند که تحلیلگران داخلی و خارجی از ضعف نظام سخن میگویند و حتی مقامات ارشد جمهوری اسلامی نیز نسبت به خطر سرنگونی هشدار دادهاند.
برای نمونه، حسن روحانی، که سالها در جایگاه دبیر و رییس شورای عالی امنیت ملی بوده است، بهصراحت هشدار داده که در شرایط فعلی، یک اشتباه کافی است تا همهچیز از دست برود.
این نوع هشدارها، آنهم از سوی چهرههای امنیتی نظام، نشاندهنده نگرانیهای عمیق در درون ساختار جمهوری اسلامی است.
علاوه بر تهدیدات خارجی، خامنهای نگران است که احساس ضعف در میان نیروهای امنیتی و سرکوبگر حکومت گسترش یابد.
اگر این نیروها به این باور برسند که جمهوری اسلامی در حال سقوط است، ممکن است در سرکوب اعتراضات داخلی دچار تردید شوند. این مسئله میتواند در نهایت به فروپاشی ساختار سرکوب بینجامد، که تهدیدی جدی برای بقای نظام خواهد بود.
سخنان لرزان و تهدیدهای نصفهونیمه خامنهای نشاندهنده تردید و هراس نظام از شرایط پیشرو است.
در حالی که تحلیلگران منطقهای و جهانی بر ضعف جمهوری اسلامی تاکید دارند، رهبر جمهوری اسلامی تلاش دارد با افزایش تهدیدات، این ضعف را پنهان کند.
بااینحال، نشانههای آشکاری وجود دارد که حتی در میان مقامات ارشد نظام نیز نگرانی از آینده جمهوری اسلامی بهشدت افزایش یافته است.