در سالگرد انقلاب ۱۳۵۷، شعارهای «مرگ بر خامنه‌ای»، «مرگ بر ضحاک» و «مرگ بر دیکتاتور» در شهرهای مختلف ایران بار دیگر طنین‌انداز شد. این شعارها که بازتابی از خشم عمومی نسبت به رهبر جمهوری اسلامی است، از نارضایتی‌های گسترده در سراسر کشور حکایت دارد.

خشم عمومی از علی خامنه‌ای را می‌توان مهم‌ترین حس غالب در میان مردم ایران دانست؛ مردمی که هر روز از لحظه بیدار شدن تا زمان خواب، با مجموعه‌ای از مشکلات روزمره مواجه هستند که ریشه اصلی آن‌ها را سیاست‌های شخص خامنه‌ای می‌دانند.

قطع برق، از کار افتادن وسایل ضروری، گرانی و دشواری خرید مواد غذایی، آلودگی هوا و سرخوردگی ناشی از لجاجت رهبر جمهوری اسلامی در مدیریت کشور، از جمله عواملی هستند که موجب افزایش خشم عمومی شده‌اند.

این وضعیت باعث شده که در مکالمات روزمره، نفرین و لعن نسبت به خامنه‌ای بیش از هر زمان دیگری شنیده شود.

یکی از سوالات اساسی که در این میان مطرح می‌شود، این است که آیا این خشم و اعتراضات تنها یک واکنش مقطعی است یا پدیده‌ای جدید و عمیق در سیاست ایران؟

به نظر می‌رسد که این اعتراضات و خشم عمومی علیه خامنه‌ای به پدیده‌ای مهم و بنیادین در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران تبدیل شده و باید مورد توجه جدی قرار گیرد.

خشم عمومی از خامنه‌ای، نشانه‌ای از یک تغییر بزرگ در جامعه ایران است. این تغییر نشان می‌دهد که جامعه ایران از مرحله نارضایتی عمومی عبور کرده و به مرحله ابراز علنی و عمیق این نارضایتی رسیده است.

در گذشته نیز نارضایتی‌هایی وجود داشت، اما این میزان از خشم علنی و گسترده در اقشار مختلف جامعه بی‌سابقه است. اکثریت مردم ایران ناراضی هستند و حتی حامیان محدود نظام نیز از وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور به‌شدت گلایه دارند.

در این شرایط، رضایت از عملکرد حکومت تقریبا به امری نادر تبدیل شده است. برخلاف گذشته که انتقادات از خامنه‌ای محدود به محافل خصوصی بود، امروز این انتقادات به‌طور علنی در فضای عمومی، شبکه‌های اجتماعی و حتی در خیابان‌ها مطرح می‌شود.

در گذشته، بیان این انتقادات با ترس و احتیاط همراه بود، اما امروز مردم با جسارت بیشتری به بیان نارضایتی خود می‌پردازند.

در گذشته، مردم ممکن بود در میان صحبت‌های خود اشاره‌ای انتقادی به خامنه‌ای داشته باشند، اما اکنون این انتقادات به‌صورت مستقیم و با زبانی تند و تکرارشونده مطرح می‌شود.

میزان لعن و نفرین نسبت به خامنه‌ای در میان اقشار مختلف مردم افزایش یافته و این پدیده نشانه‌ای از افزایش سرخوردگی عمومی از بهبود اوضاع کشور است.

افزایش مشکلات اقتصادی، قطع برق، آلودگی هوا و ناتوانی مردم در تامین نیازهای اولیه زندگی، به‌طور مستقیم این خشم را تقویت کرده است.

مردم دیگر تنها با یک یا دو مشکل خاص روبه‌رو نیستند، بلکه با مجموعه‌ای از بحران‌ها دست‌ و پنجه نرم می‌کنند که همه آن‌ها را ناشی از سیاست‌های خامنه‌ای می‌دانند.

خشم عمومی و عمیق مردم ایران از علی خامنه‌ای به یک پدیده غالب در سیاست ایران تبدیل شده است. این خشم تنها به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیست، بلکه نتیجه سال‌ها ناکارآمدی و سرکوبگری حکومت است.

عبور جامعه ایران از مرحله نارضایتی پنهان به خشم علنی، نشانه‌ای از تحولی بنیادین در رفتار سیاسی و اجتماعی مردم است. این تحول می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای برای آینده سیاسی ایران به همراه داشته باشد و از ورود کشور به مرحله‌ای جدید از اعتراضات مردمی حکایت کند.

خبرهای بیشتر

شنیداری