انستیتوی تحقیقات بینالمللی سیاسی ایتالیا در تحلیلی تازه میگوید سقوط حکومت بشار اسد و جنگ ایران و اسرائیل بار دیگر نشان داد روابط تهران و مسکو شراکتی محدود، عملگرایانه و فاقد عمق راهبردی است، اما این همکاری همچنان دوام خواهد داشت.
بر اساس این گزارش که یکشنبه ۱۶ آذر منتشر شد، هرچند فروپاشی حکومت بشار اسد در پایان سال ۲۰۲۴ و جنگ ۱۲روزه میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، آزمونی دشوار برای رابطه تهران–مسکو بود و انتقادهای بیسابقهای از سوی گروههای مختلف در بدنه حاکمیت ایران را به دنبال داشت، اما برخلاف تصور اولیه، این رابطه دچار فروپاشی راهبردی نشده است.
این موسسه نوشته است که دو رویداد یادشده ماهیت «محدود و اقتضایی» شراکت روسیه و جمهوری اسلامی را برجسته کرد.
در این گزارش آمده است که سقوط ناگهانی حکومت اسد، یکی از ستونهای اصلی همکاری میان تهران و مسکو از ۲۰۱۵ به این سو را از میان برد، زیرا سوریه برای هر دو کشور، نقطه اتکای منافع مشترک بود؛ بهویژه اینکه ناتوانی مسکو در تضمین بقای اسد، تصویرش را بهعنوان قدرتی که میتواند از متحدان خود در برابر غرب محافظت کند، تضعیف کرد.
به نقل از این گزارش، در تهران نیز این تحلیل شکل گرفت که روسیه در روزهای پایانی حکومت اسد اراده لازم برای دفاع از او را نداشت و حتی در حملات اسرائیل به جمهوری اسلامی نیز از موضعی صرفا «بیطرفانه» عمل کرد.
این گزارش یادآور میشود که واکنش پوتین در محکومیت حملات آمریکا و اسرائیل، فقط «اظهارات تند» بود و نه حمایت عملی. این مساله از سوی رسانهها و کارشناسان در ایران «نشانه ضعف روسیه و بیاعتنایی به تعهداتش» قلمداد شد، در حالی نگاه مسکو، این رفتار خیانت تلقی نمیشود.
انستیتوی تحقیقات بینالمللی سیاسی ایتالیا تاکید میکند همکاری روسیه و جمهوری اسلامی در سوریه نه یک اتحاد نظامی کامل، بلکه بیش از هر چیز یک «همکاری تاکتیکی مقطعی» بود.
روسیه سوریه را ابزار نفوذ منطقهای و کارت فشار دیپلماتیک میدانست، در حالی که از نظر جمهوری اسلامی سوریه «محور مقاومت» و مسیری حیاتی برای حمایت از حزبالله بود.
به نوشته این مقاله، روسیه و جمهوری اسلامی بر سر آینده سوریه، رقابت میدانی و تفاوت رویکرد نسبت به اسرائیل پیش از سقوط اسد اختلاف نظرهایی داشتند و نبود یک ساختار فرماندهی مشترک، ظرفیت واکنش سریع دو طرف را محدود کرد.
انستیتوی تحقیقات بینالمللی سیاسی ایتالیا نوشته است که با سقوط اسد، جمهوری اسلامی تقریبا از صحنه سوریه حذف شد، اما روسیه توانست حضور نظامی خود را حفظ کند و با حکومت جدید وارد تعامل شود.
این گزارش بر این اساس نتیجه گرفته است که «مسکو دلیلی برای بازسازی ائتلاف گذشته با تهران نمیبیند.»
به باور نویسندگان این مقاله، در جنگ اسرائیل با جمهوری اسلامی نیز منطق روسیه روشن بود؛ اینکه تا وقتی بقاى حکومت ایران تهدید نشود، این جنگ «جنگ روسیه» نیست.
این مقاله ادامه داده است: «افزون بر این، مسکو قصد نداشت روابطش با ترامپ، نتانیاهو یا دولتهای عرب خلیج فارس را تخریب کند و ترجیح داد نقش «میانجی بیطرف» را ایفا کند تا اعتبار بینالمللیاش تضعیف نشود»
به نوشته انستیتوی تحقیقات بینالمللی سیاسی ایتالیا، با وجود افزایش نارضایتیها در ایران، هیچ نشانهای از رویگردانی راهبردی تهران دیده نمیشود.
این مقاله با اشاره به بینتیجه ماندن درخواست جمهوری اسلامی از چین برای تامین تسلیحات و متوقف شدن مذاکرات با غرب، گسترش همکاری اقتصادی با روسیه و اجرایی شدن توافق تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی اوراسیا در سال جاری را، نشانه «بهرهمندی هر دو طرف از این همکاری برای مقابله با تحریمها» میداند.
انستیتوی تحقیقات بینالمللی سیاسی ایتالیا نتیجه میگیرد روابط تهران–مسکو «نه بر اعتماد، بلکه بر عملگرایی و نبود گزینه جایگزین» متکی است و به شراکتی محدود اما باثبات منجر شده است که تا وقتی ساختار کنونی نظام بینالملل دوام دارد، ادامه خواهد یافت.

