در حالی که تنها شش ماه از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل می‌گذرد و شکاف میان مردم و حکومت در پی بحران‌های امنیتی، سیاسی، اقتصادی و زیست‌محیطی عمیق‌تر از قبل شده است، جمهوری اسلامی در روزهای اخیر دوباره اقدام به برگزاری مراسمی حکومتی برای دفن گروهی از کشته‌شدگان جنگ ایران و عراق کرد.

در سال‌های گذشته، برگزاری مراسم‌هایی با عنوان «تشییع شهدای گمنام» در سراسر کشور، بخشی از تلاش جمهوری اسلامی برای دعوت به حضور خیابانی مدافعان خود و نمایش پشتیبانی مردمی از نظام حاکم بوده است.

در تازه‌ترین نمونه، عبدالرحیم موسوی، رییس ستاد کل نیروهای مسلح، سوم آذر در پیامی با اشاره به آن‌چه او «حضور بی‌بدیل و غیرقابل توصیف مردم ولایتمدار در مراسم استقبال، وداع و تشییع» خواند، حضور مردم در این مراسم سیاسی را به تبعیت از رهبری نظام حاکم پیوند زد.

«شهید گمنام»، در ادبیات جمهوری اسلامی یعنی پیکرهایی که هنگام دفن، هویت‌شان مشخص نیست و بعدها نیز در همان وضعیت در قبرستان‌ها باقی می‌مانند.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

با توجه به گذشت بیش از ۳۶ سال از پایان جنگ ایران و عراق، ماهیت آنچه به عنوان «پیکر» این کشته‌شدگان تشییع می‌شود، مشخص نیست.

برخی تصاویر و گزارش‌ها منتشر شده در سال‌های گذشته نشان می‌دهد آنچه در این تابوت‌ها وجود‌ دارد در بیشتر اوقات تنها چند قطعه استخوان است.

محمود تولایی، رییس سابق پژوهشکده فناوری‌های نوین زیستی سال ۱۴۰۱ در این باره گفته بود: «در بسیاری از موارد، اجساد برای مدتی طولانی در شرایط نامناسب محیطی قرار گرفته‌اند؛ ممکن است بعضی از آنها برای آزمایش‌های مورد نظر مناسب نباشند که در برخی موارد کار شناسایی را ناممکن می‌سازد.»

تاثیر روانی تکریم مرگ بر جامعه

صبا آلاله، روان‌تحلیل‌گر اجتماعی در پاسخ به این پرسش که سیاست تکریم مرگ چه تاثیری بر جامعه می‌گذارد، به ایران‌اینترنشنال گفت: «جمهوری اسلامی در تمام این سالها مرگ را نه تنها تکریم بیش از اندازه می‌کند، بلکه بزرگ می‌کند. مقدس و قهرمانانه جلوه میدهد. تا بتواند روان جمیع جامعه را کنترل بکند.»

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

او افزود: «جمهوری اسلامی با تصاویر شهدا با این تشییع‌های باشکوه و در کنار این‌ها آن روایت‌های احساسی و هیجانی، تلاش می‌کند که مرگ را به یک ارزش تبدیل بکند. یک ارزش تمام و کمال که در خدمت ساختار قدرت است و نشان بدهد که کشته شدن برای نظام و برای این ساختار سیاسی نشانه افتخار، فداکاری و وفاداری بوده است.»

به گفته این روان‌تحلیل‌گر اجتماعی «ساختارهای مستبد مثل جمهوری اسلامی دائم به این نمایش قدرت نیاز دارند تا نشان دهند که مشروعیت‌شان با خون شروع شده و با خون هم همیشه در همه این سالها ادامه داشته است».

الاله تاکید کرد جمهوری اسلامی در تمام این سال‌ها «انگار می‌خواهد در مردم و در ناخودآگاه جمعی یک احساس بدهکاری، یک احساس گناه و شرم ایجاد بکند. و دائم این جملات را ما می‌شنویم اینکه افرادی برای این نظام جانشان را دادند. پس شما باید راهشان را ادامه دهید و حق مخالفت ندارید».

به گفته او جمهوری اسلامی می‌خواهد «مرگ قهرمانانه را به ابزاری تبدیل کند برای فشار اخلاقی که اگر اعتراض بکنید به خون شهدای‌تان بی‌احترامی کرده‌اید. خب این دقیقا یک نوع کنترل عاطفی و روانی است که جامعه را بتواند در آن وضعیت اطاعت کردن نگهدارد.»

جمهوری اسلامی دنبال چه دستاوردی است؟

خانم آلاله در پاسخ به این پرسش ایران‌اینترنشنال که جمهوری اسلامی از برپایی این مراسم‌های حکومتی در پی چه دستاوردی است، گفت: «یکی از بزرگترین و اصلی‌ترین دستاوردهای این مراسم‌ها نمایش اقتدارش است، اقتدار نمادینی که بتواند دائم آن را تثبیت کند.»

آلاله با اشاره به تغییر هنجارهای جامعه از ابتدای انقلاب ۵۷ تا به امروز، می‌گوید: «جمهوری اسلامی نیاز دارد با این مراسم‌ها، الگوهای اخلاقی و رفتاری که در ابتدای انقلاب ۵۷ بود را بازسازی کند.»

به گفته این روان‌تحلیل‌گر اجتماعی، اگر کسی امروز با این مراسم‌ها مخالف هم باشد، جمهوری اسلامی سعی می‌کند آن را به عنوان بی‌احترامی به فداکاری تلقی کند.

او می‌گوید چنین برخوردی باعث می‌شود افرادی که مخالفند تحت فشار اجتماعی قرار گیرند.

این مراسم از چه زمانی آغاز شد

نخستین بار در سال ۱۳۷۴ بود که پیکر کشته‌شدگان جنگ ایران و عراق به‌طور رسمی تشییع و در جزیره ابوموسی به خاک سپرده شد.

همین مراسم، آغازگر سنتی شد که بعدها به یکی از حرکت‌های نمادین حکومتی تبدیل شد.

در سال‌های بعد، این مراسم از مناطق عملیاتی و فضاهای نظامی فراتر رفت و به دل شهرها و مراکز اداری و آموزشی راه پیدا کرد.

چند نفر در طول جنگ ایران و عراق بدون نام و نشان دفن شده‌اند؟

پیش از آن‌که مراسم‌های حکومتی برای تشییع کشته‌شدگان جنگ ایران و عراق در دهه ۱۳۷۰ شکل بگیرد، در خودِ سال‌های جنگ ایران و عراق هم تعدادی از این کشته‌شدگان بی‌نام و نشان در قبرستان‌های ایران دفن شدند.

بر اساس آمار رسمی، در دوران جنگ ایران و عراق، ۱۱۶ نفر به عنوان کشته‌شدگان بی‌نام و نام‌شان در قبرستان‌های ایران دفن شده‌اند.

اما آمار دقیق و قابل اتکایی از شمار کشته‌شدگانی که پس از پایان جنگ، بی‌نام و نشان دفن‌ شده‌اند، وجود ندارد.

علی‌اصغر جعفری، معاون هماهنگ‌کننده و امور مجلس «بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و مقاومت» پنجم آذر گفت: «از حدود ۵۰ هزار شهید گمنام، بیش از ۳۰ هزار نفر شناسایی و به خانواده‌هایشان تحویل داده شده‌اند.»

آنچه مسلم است در طول‌سال‌های گذشته با مرور زمان بر آمار کشته‌شدگان بی‌نام و نشان در جنگ ایران و عراق افزوده شده است.

کشته‌شدگان بی‌نام و نشان جنگ ایران با عراق در چه اماکنی دفن شده‌اند؟

به گفته جعفری هم‌اکنون بیش از ۱۳ هزار نفر در نزدیک به هزار و ۳۰۰ یادمان و حدود سه هزار موقعیت دفن شده‌اند.

بر اساس آمار تفصیلی ارائه‌شده از سوی مقامات جمهوری اسلامی، این افراد در صدها نقطه شهری، دانشگاهی، نظامی، حوزوی، پژوهشی، صنعتی، ورزشی، هنری، روستایی، گلزار شهدا، امامزاده‌ها و مناطق عملیاتی به خاک سپرده شده‌اند.

مقبره کشته‌شدگان بی‌نام و نشان جنگ ایران و عراق در دانشگاه هنر و معماری

آمارهای تجمیعی نشان می‌دهد که تا سال ۱۳۹۶، محل دفن این افراد در ۹۱۸ بوستان و میدان شهری، ۲۷۹ مرکز نظامی و امنیتی، ۲۹۳ دانشگاه، ۳۱ حوزه علمیه، ۱۶ مرکز صنعتی و پژوهشی، ۴ مرکز فرهنگی و ورزشی و ۳۵۴ قبرستان، روستا و امامزاده ثبت شده است.

در کنار این‌ها، تعدادی یادمان در مناطق عملیاتی مانند شلمچه و طلائیه نیز به محل دفن این افراد اختصاص یافته است.

در سال‌های بعد و با به‌روزرسانی آمار، مجموع نقاط خاکسپاری به دو هزار و ۳۱۴ محل رسیده که شامل همان طیف متنوع از اماکن شهری، دانشگاهی، نظامی، حوزوی و مذهبی است.

در تهران، بیش‌ از چهار هزار قبر بی‌نام و نشان در «بهشت زهرا» به این افراد اختصاص یافته و به گفته مقامات جمهوری اسلامی، ایران از نظر تعداد یادمان‌های «سرباز گم‌نام» در دنیا در جایگاه نخست قرار دارد.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

چرا اماکن عمومی؟

جمهوری اسلامی دلیل دفن این پیکر‌ها در اماکن عمومی از جمله دانشگاه‌ها را تقاضاهای مردم مناطق مختلف ایران و مسئولین برای نزدیکی به این قبرها عنوان کرده است.

در مقابل مخالفان که طیف وسیعی از شهروندان را در بر می‌گیرند معتقدند حکومت با این اقدام به دنبال تسخیر فضاهای عمومی و اختصاصی است.

یکی از مهم‌‌ترین نمونه‌های تلاش حکومت برای تسخیر فضاهای اختصاصی، به ایجاد مقبره برای این کشته‌شدگان در محیط‌های دانشگاهی در اوایل دهه ۸۰ و دوره شهرداری محمود احمدی نژاد بر می‌گردد.

فعالان دانشجویی در آن زمان بر این باور بودند که حکومت برای تسهیل دسترسی لباس‌شخصی‌ها و نیروهای امنیتی به محیط‌های دانشگاهی به دنبال اجرای چنین طرحی است.

برای همین هم دفن کشته‌شدگان بی‌نام و نشان جنگ ایران و عراق در فضای دانشگاهی در چند مورد با اعتراض‌های دانشجویی همراه شد.

در سال ۱۳۸۳ پس از دفن دو تابوت در دانشگاه شهید رجایی، بعضی از دانشجویان اعتراض کردند و حتی مسئولان دانشگاه وعده دادند که مراسم متوقف شود؛ اما در نهایت مراسم به اجرا درآمد.

همان سال، دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران در اعتراض به حضور بسیج به عنوان بخشی از یک نهاد نظامی-امنیتی، ساختمان مرکزی بسیج در این دانشگاه را تخریب کردند.

پس از این واقعه، با دخالت اعضای شورای شهر، احمدی‌‌نژاد و سپاه پاسداران، محل ساختمان تخریب‌شده بسیج دانشجویی به مکانی برای دفن کشته‌شدگان گم‌نام جنگ ایران و عراق تبدیل شد.

در اسفند ۱۳۸۴ و هم‌زمان با انتقال سه تابوت به دانشگاه صنعتی شریف، گروهی از دانشجویان معترض با شعارهایی مانند «دانشگاه جای شهید نیست» مخالفت خود را با تدفین در محیط دانشگاه اعلام کردند و خواستار برگزاری همه‌پرسی در این باره شدند.

این اعتراض‌ها به درگیری لفظی و فیزیکی میان موافقان و مخالفان کشیده شد، اما در نهایت پیکر‌ها در مسجد دانشگاه به خاک سپرده شد و این واقعه به یکی از جنجالی‌ترین نمونه‌های برخورد دانشجویان با موضوع شهدای گمنام تبدیل شد.

سه سال بعد، در اسفند ۱۳۸۷، هنگام تشییع و دفن پنج پیکر در دانشگاه امیرکبیر نیز دانشجویان به دفن در محوطه دانشگاه اعتراض کردند و با سر دادن شعار و پاره کردن بنرها، مخالفت خود را نشان دادند؛ این بار هم درگیری‌هایی میان معترضان و گروه‌های حامی حکومت رخ داد، اما تدفین طبق برنامه انجام شد.

سازمان‌های مسئول برنامه‌ریزی و اجرا

تا سال ۱۳۹۷، مسئولیت کامل تفحص، انتقال، تشییع و تدفین این افراد بر عهده مجموعه تفحص در «کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح» بود.

این کمیته هم محل‌های دفن را جانمایی می‌کرد و هم هماهنگی با نهادهای محلی، دانشگاه‌ها و ارگان‌های نظامی و شهری را برعهده داشت.

از سال ۱۳۹۷ به بعد، سازوکار جدیدی تعریف شد. در قالب این سازوکار، کمیته‌ای چند نهادی مسئول جانمایی، تشییع و تدفین این گروه از کشته‌شدگان جنگ ایران و عراق شد.

نمایندگانی از سازمان میراث فرهنگی، بنیاد شهید، وزارت کشور، ستاد کل نیروهای مسلح، بنیاد حفظ آثار جنگ و چند نهاد دیگر عضو این کمیته هستند.

زمان برگزاری تشییع این افراد طی سال‌ها، شکل ثابت و نمادینی به خود گرفته است.

در اکثر مواقع این خاکسپاری‌ها همزمان با «ایام فاطمیه» انجام شده است اما در مناسبت‌های مذهبی و حکومتی نیز تشییع تابوت‌هایی با این عنوان کم سابقه نیست.

خبرهای بیشتر

شنیداری