مکانیسم ماشه از کجا آمد؟ ابتکار که بود؟ روسیه کجا دست ایران را گرفت و کجا پشت ایران را خالی کرد؟ و چرا این روزها از صحن علنی مجلس، رییس مجلس در دفاع از کشوری خارجی به وزیر خارجه سابق حمله می‌کند؟ آیا این دفاع و پذیرفتن انگ روس‌پرستی ارزشش را دارد؟

هجمه‌ تندی علیه محمدجواد ظریف و حسن روحانی به پا خواسته است. انتقادات صریح ظریف از روسیه تازه نیست. بیش از چهار سال پیش، زمانی که نوار گفت‌وگوی ظریف و سعید لیلاز لو رفت، انتقادات عیان شد.

دلگیری‌های ظریف، دلایل استعفایش و پشت‌پرده‌های شنیدنی سیاست خارجه ایران در سال‌های ریاست‌جمهوری حسن روحانی عیان شدند. و این روزها در یک «بازی ملامت» دیگر، باز زبان ظریف علیه روسیه در حال چرخیدن است.

لاوروف و ظریف در بگومگویی تاریخی و کم‌سابقه یکدیگر را بابت مکانیسم ماشه، بندی که لاوروف آن را «دام حقوقی» می‌نامد، ملامت کردند.

لاوروف می‌گوید در حالی که روسیه نظاره‌گر دلدادگی جمهوری اسلامی و آمریکا بود، مقابل چشمان باز آن‌ها مکانیسم ماشه با استقبال ظریف در متن توافق گنجانده شد.

ظریف از آن سو می‌گوید مکانیسم ماشه مطرح شد، چون روس‌ها در کنار فرانسوی‌ها می‌خواستند هر شش ماه یک بار جمهوری اسلامی را دست به دامن تمامی اعضای شورای امنیت کنند تا دوره‌ای لغو تحریم‌ها تمدید شود.

در میان این بگومگوها و حملاتی که اینجا و آنجا به روحانی شده، نظیر اطلاع او از زدن هواپیمای اوکراینی یا ندادن بودجه دفاعی کافی برای امور تحقیقاتی، دم روس‌پرستی بسیاری هم بیرون افتاده.

در شرایطی بین جنگ و صلح، قالیباف و برخی دیگر نگران رنجش روس‌ها از صحبت‌ها و زبان ظریف‌ هستند.

روزنامه هم‌میهن حاضرجوابی ظریف را برخلاف منافع ملی ایران می‌داند و معتقد است که روسیه چون حق وتو دارد، می‌تواند از جمهوری اسلامی در شورای امنیت در مواقع ضروری دفاع کند.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

گویی در جهان موازی برخی در ایران مکانیسم ماشه هنوز فعال نشده است. روسیه چه در جریان فعال شدن مکانیسم ماشه و چه در جنگ ۱۲ روزه قدمی در دفاع از جمهوری اسلامی برنداشت.

در جلسه‌ای فرمالیته در شورای امنیت، روسیه قطعنامه لغو تحریم‌ها را به رای گذاشت و در همان جلسه هم اصیل‌ترین و قابل‌باورترین درامای رخ‌داده میان فرانسه و جمهوری اسلامی بود و روسیه تنها رفع تکلیف می‌کرد.

در جریان جنگ ۱۲ روزه هم جای خالی وعده‌های پوچ روسیه در دادن سامانه اس-۴۰۰ یا سوخو-۳۵ چشم را می‌زد.

شاید حرف‌های دیمیتری پسکوف، نماینده کرملین، که می‌گفت اگر جمهوری اسلامی سقوط کند ما آن را قویا محکوم می‌کنیم، هنوز به گوش سیاست‌مداران حکومت ایران نرسیده باشد؛ یا شاید حبل‌المتین دیگری جز رفیق پوتین برای چنگ زدن باقی نمانده باشد.

فراموش نکنیم پس از جنگ ۱۲ روزه تنها یک پیام از علی خامنه‌ای به خارج فرستاده شده: پیام به پوتین که توسط لاریجانی به مسکو برده شد. آن‌ هم در روزهایی که زمزمه آمد روسیه می‌تواند میان ایران و اسرائیل میانجی‌گری کند و نتانیاهو به پوتین گفته قصد افزایش تنش ندارد.

نیم‌نگاهی به مواضع روسیه در قبال ایران، نه در ۵۰ سال گذشته، که از روزهای گریبایدوف که خاک و مال و نسخ خطی ما را به یغما بردند، نشان می‌دهد که طمع پوتین در میانجی‌گری منفعتی برای ایران نخواهد داشت.

شاید قالیباف و شرکا امیدوارند روسیه تحریم‌های شورای امنیت را اجرایی نکند، روسیه‌ای که خود مثل جمهوری اسلامی برای تجارت جهانی به راهزنان نیازمند است.

قالیباف در صحبت‌های خود در صحن علنی می‌گوید روحانی و ظریف به مسیر همکاری‌های راهبردی با روسیه ضربه زده‌اند.

روشن نیست که منظور او چند هفته اخیر است یا این اظهارات به دوران ریاست‌جمهوری روحانی بازمی‌گردد.

هر چه باشد، بدیهی است که قالیباف برای عقده‌گشایی و ابراز ارادت شرقی خود، دیواری کوتاه‌تر از روحانی و ظریف نیافته و نگاه به تمامی جوانب این رویداد نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی در حوزه سیاست خارجه هر چه کرده، اشتباه بوده.

چه روزگاری که حسن روحانی به سمت غرب بادبان کشیده بود، چه حالا که جز روسیه، دوستی که از صد دشمن بدتر است، کسی کنار جمهوری اسلامی نمانده.

خبرهای بیشتر

شنیداری