خمینی روزگاری گفته بود: «این‌هایی که زیربنای همه‌چیز را اقتصاد می‌بینند، این‌ها انسان را حیوان می‌بینند. حیوان هم همه‌چیزش برای اقتصادش است؛ زیربنای همه‌چیزش اقتصادش است. الاغ هم زیربنای همه‌چیزش اقتصادش است!»

نیم‌قرن بعد، سرنوشت اقتصاد ایران گواهی تلخ بر همین نگاه است. پولی که روزی می‌توانست خرج یک هفته زندگی را تأمین کند، امروز حتی به دو روز هم نمی‌رسد.

در بازار آزاد، دلار بار دیگر رکورد زد. ریال عملاً به کاغذی بی‌اعتبار بدل شده؛ همان «کاغذپاره»‌ای که درباره قطعنامه‌های سازمان ملل می‌گفتند. در کمتر از یک سال، نصف دارایی مردمی که پس‌اندازشان به ریال بود دود شده است. سقوط ریال نه فقط یک بحران اقتصادی، بلکه اعتراف به شکست حکومتی است که نتوانسته اقتصاد را اداره کند.

ریشه‌های سقوط ریال در ترکیبی از ضعف ساختاری اقتصاد، فشارهای خارجی، روان‌شناسی بازار و فساد نهادی نهفته است. دولت ایران سال‌هاست با کسری بودجه مزمن دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ وقتی درآمدهای نفتی کاهش می‌یابد، راه‌حل فوری را در استقراض از بانک مرکزی و چاپ پول بی‌پشتوانه می‌یابد که نتیجه مستقیم آن تضعیف ارزش ریال و تشدید تورم است. در چنین شرایطی، نرخ بهره پایین و سود سپرده‌های بانکی کمتر از تورم، انگیزه مردم برای نگه‌داری ریال را از بین می‌برد و سرمایه‌ها به سمت دارایی‌های امن‌تری مانند دلار حرکت می‌کند. هم‌زمان، تحریم‌های نفتی و بانکی دسترسی ایران به منابع ارزی را محدود کرده و هر موج تازه تنش سیاسی یا تحریم جدید، با ایجاد ترس عمومی، مردم را به خرید دلار سوق می‌دهد؛ هراسی که خود به جهش‌های بعدی نرخ ارز دامن می‌زند.

در این میان، روان‌شناسی بازار نیز نقش پررنگی دارد. حتی یک تکان کوچک نرخ ارز کافی است تا هجوم خرید دلار توسط مردم را منجر شود و موجی تازه از تقاضا ایجاد کند. افزون بر همه این‌ها، سیاست چند نرخی ارز زمینه‌ساز فساد و رانت شده است؛ جایی که نهادها و افراد نزدیک به قدرت ارز دولتی دریافت می‌کنند، اما یا کالایی وارد نمی‌کنند یا همان ارز را در بازار آزاد می‌فروشند و در نهایت سود نجومی نصیب آنان می‌شود و زیان، سهم مردم عادی.

اولین قربانی سقوط ریال، سفره مردم است. برنج، گوشت، روغن، میوه و سایر کالاهای وارداتی روزبه‌روز گران‌تر می‌شوند. دارو گرچه روی کاغذ تحریم نیست، اما با افزایش نرخ ارز، قیمت نسخه از توان بسیاری از بیماران خارج می‌شود. اجاره‌بها، حمل‌ونقل و سوخت همگی تحت فشار قرار گرفته‌اند. پس‌اندازهای ریالی مانند یخ در تابستان آب می‌شوند. کارگاه‌های کوچک توان برنامه‌ریزی ندارند، تولید می‌خوابد، بیکاری افزایش می‌یابد و شکاف طبقاتی عمیق‌تر می‌شود. در چنین شرایطی، سرمایه از کشور فرار می‌کند و اعتماد عمومی فرومی‌پاشد.

برندگان و بازندگان سقوط ریال، دو تصویر کاملاً متفاوت از جامعهٔ امروز ایران را نشان می‌دهند. در یک سو، صادرکنندگان بزرگ نفت، پتروشیمی و فلزات قرار دارند که با هر جهش دلار، ریال بیشتری به جیب می‌زنند؛ همچنین دلال‌ها و واسطه‌هایی که از هر نوسان ارزی سود می‌برند و نهادها و افراد نزدیک به قدرت که با دسترسی به ارز رانتی، آن را در بازار آزاد می‌فروشند و سودهای کلان به دست می‌آورند. اما در سوی دیگر، بازندگان اصلی قرار دارند: مردم عادی با حقوق ثابت همچون کارمندان، معلمان و کارگران که درآمدشان ریالی است و هزینه‌هایشان دلاری؛ بازنشستگانی که با مستمری ناچیز زیر بار گرانی خرد می‌شوند؛ تولیدکنندگان کوچک و صنایع متوسطی که به دلیل وارداتی بودن مواد اولیه با جهش ارزی زمین‌گیر می‌شوند؛ بیماران و مصرف‌کنندگانی که دسترسی‌شان به دارو سخت‌تر و پرهزینه‌تر می‌شود؛ و در نهایت کارآفرینان جوانی که در فضای نااطمینانی اقتصادی، هر امیدی به سرمایه‌گذاری و آیندهٔ بهتر را از دست می‌دهند.

سقوط ریال و جهش دلار یک «حادثهٔ طبیعی» نیست؛ نتیجهٔ مستقیم ساختار معیوب اقتصادی، فساد سیستماتیک، انزوای بین‌المللی و روان‌شناسی ترس است. در این میدان، برندگان محدود و شناخته‌شده‌اند: صادرکنندگان، دلالان و نزدیکان قدرت. اما بازندگان گسترده و ناشناس‌اند: همان مردمی که هر روز حساب‌وکتاب زندگی‌شان از هم می‌پاشد.

اقتصاد معیوب ایران بار دیگر ثابت می‌کند که در غیاب عدالت، سود همیشه در جیب حکومتی‌ها می‌نشیند و زیان، بر دوش مردم عادی.

اقتصاد مال خر بود یا الاغ؟
نیم‌قرن پس از آنکه اقتصاد در گفتار بنیان‌گذار جمهوری اسلامی «امری حیوانی» شمرده شد و به الاغ نسبت داده شد، ایران با سقوط بی‌سابقهٔ ریال مواجه است. امشب در «برنامه با کامبیز حسینی» به این موضوع پرداختیم و درباره برندگان و بازندگان جهش دلار بحث کردیم. مخاطبان از سراسر جهان به ما پیوستند و محمد ماشین‌چیان مهمان اصلی برنامه بود.

«برنامه با کامبیز حسینی» دوشنبه تا پنج‌شنبه، ساعت ۱۱ شب به وقت تهران، به‌صورت زنده از شبکه ایران‌اینترنشنال پخش می‌شود.

خبرهای بیشتر

شنیداری