وضعیت این است که مسعود پزشکیان در سخنرانیِ خود در نیویورک تمرکز را نه بر ایران، بلکه بر فلسطین گذاشت و از سیاست‌های جمهوریِ اسلامی دفاع کرد و بحث را اخلاقی کرد؛ مبنی بر اینکه «آنچه بر خود نمی‌پسندی، بر دیگران مپسند.»

هم‌زمان در داخلِ ایران صداهایی از مجلس و دیگر نهادها شنیده می‌شود که بر ضرورتِ بازدارندگیِ هسته‌ای پافشاری دارند؛ تازه‌ترین نمونه، نامهٔ ۷۱ نماینده مجلس برای بررسیِ ساخت و نگهداریِ سلاحِ هسته‌ای است. خامنه‌ای هم دیروز گفت مذاکره با آمریکا «بن‌بستِ محض» است و بر ادامهٔ غنی‌سازیِ اورانیوم تأکید کرد.

خامنه‌ای شهادت را ترجیح می‌دهد!
سخنانِ دیروزِ خامنه‌ای و سپسِ سخنانِ امروزِ پزشکیان نشان می‌دهد که اولویت‌های حکومت بحران‌های معیشتی و نیازهای روزمره مردم نیست و مسائلِ امنیتی و منطقه‌ای است؛ این به معنای تمرکزِ منابعِ محدودِ کشور بر حوزه‌هایِ نظامی و راهبردی است که در نهایت هزینه آن از جیبِ شهروندان پرداخت می‌شود. رفتارِ رئیس‌جمهوری در سازمانِ ملل نیز تلاشی برای مشروعیت‌بخشیِ بین‌المللی به سیاست‌هایی بود که در تهران توسطِ خامنه‌ای تدوین می‌شود. به نظر می‌رسد خامنه‌ای تصمیم گرفته شربتِ شیرینِ شهادت را بنوشد و از خود امامزاده‌ای بسازد؛ امامزاده‌ای که پس از مرگش بسیجیان دورِ گنبدش سینه‌زنی کنند و بگویند: «خدایی سایه‌ای رفت از سرِ ما.»

سناریویِ بد، میانه و مطلوب
در سناریویِ بد، اگر جنگِ دیگری صورت بگیرد، بارِ اصلی همواره بر دوشِ کارگران، معلمان، پرستاران و خانواده‌هایِ زیرِ خطِ فقر سنگینی می‌کند؛ همان کسانی که همین حالا نیز در تنگنایِ اقتصادی روزگار می‌گذرانند. جنگِ دوم با اسرائیل، همراه با افزایشِ تحریم‌ها، انزوایِ بین‌المللی و فشارِ اقتصادیِ شدیدتر بر طبقاتِ متوسط و ضعیف، فاجعه‌ای برای بخشِ عظیمی از مردمِ ایران خواهد بود. خامنه‌ای، بی‌تعارف، دارد به استقبالِ این جنگ می‌رود. حتی در سناریویِ میانه هم وضعیت زیاد خوب نیست؛ در این سناریو مسیرِ فعلی — یعنی انسدادِ دیپلماسی با هزینه‌هایِ اقتصادیِ قابل‌توجه و نمایش‌هایِ نمایشی در عرصهٔ بین‌المللی — ادامه خواهد یافت و نتیجهٔ آن چیزی جز اعتراضاتِ پراکنده و تداومِ فشارِ اجتماعی نخواهد بود. و در نهایت، مطلوب‌ترین، اما بعید ترین حالت، بازگشت به رویکردهایِ دیپلماتیکِ مؤثر و تمرکز بر مطالباتِ معیشتیِ مردم است؛ مسیری که تنها در صورتِ تغییرِ جدی در رأسِ هرمِ تصمیم‌گیری یا تحتِ فشارِ گسترده افکارِ عمومی و نخبگان ممکن خواهد شد.

جنگ، جنگ تا نابودی!
ترکیبِ مواضعِ رهبرِ جمهوریِ اسلامی و سخنانِ پزشکیان در نیویورک تصویری روشن از اولویت‌هایِ امروزِ نظام ارائه می‌دهد: تقابل به‌جای گفت‌وگو، مشروعیت‌سازیِ خارجی به‌جای پاسخ‌گویی به بحران‌هایِ داخلی، و تمرکز بر امنیت به بهایِ معیشت. منافعِ این سیاست‌ها در خدمتِ تثبیتِ قدرتِ حاکمیت و تقویتِ جایگاهِ منطقه‌ایِ آن خواهد بود، اما بهایِ آن بر دوشِ مردمِ عادیِ ایران سنگینی می‌کند. در نهایت، آنچه در سطحِ کلان به‌عنوانِ «مقاومت» و «بازدارندگی» تبلیغ می‌شود، در زندگیِ روزمرهٔ شهروندان به معنیِ محرومیت، ناامنی و فشاری مضاعف است؛ مسیری که نه به رفاه و ثبات، بلکه به تشدیدِ بحران و انزوایِ بیشتر می‌انجامد.

چرا جمهوری اسلامی به‌جای مذاکره، جنگ را انتخاب کرد؟
این پرسشی است که در «برنامه با کامبیز حسینی» از مخاطبان پرسیدیم. کیان امانی به‌صورت زنده از هتل محل اقامت هیأت ایرانی گزارش داد. مریم رحمتی و سمیرا قرایی از سازمان ملل به بررسی آخرین خبرها در مورد سفرِ پزشکیان و وضعیت کنونی جمهوری اسلامی پرداختند.


«برنامه با کامبیز حسینی» دوشنبه تا پنج‌شنبه، ساعت ۱۱ شب به وقت تهران، به‌صورت زنده از شبکهٔ ایران‌اینترنشنال پخش می‌شود.

خبرهای بیشتر

شنیداری