یکی از پرسش‌های اساسی پس از جنگ ۱۲ روزه‌ اخیر این است که چرا نیروی هوایی ایران در این جنگ تا این حد ناتوان و ضعیف ظاهر شد.

در حالی‌ که نیروی هوایی اسرائیل تقریبا بدون مانع اهداف متعددی را بمباران کرد، نیروی هوایی ایران حتی در تامین امنیت تهران نیز ناتوان بود، چه رسد به انجام عملیات تهاجمی یا دفاع پیش‌دستانه.

این وضعیت تاسف‌بار حاصل یک واقعیت تلخ است: جمهوری اسلامی نیروی هوایی ایران را به‌تدریج تضعیف، زمین‌گیر و حتی نابود کرده است.

نیرویی که روزگاری از مدرن‌ترین و قدرتمندترین نیروهای هوایی منطقه محسوب می‌شد، امروز به نیرویی فرسوده، بدون قدرت پاسخ‌گویی واقعی، و بدون حمایت فنی و تجهیزاتی موثر تبدیل شده است.

پس از پایان جنگ اخیر، رسانه‌های حکومتی تلاش کردند با پخش تصاویری از فعالیت‌های نیروی هوایی ارتش، این ضعف را کتمان کنند.

فرماندهان ارتش نیز به بازدید از پایگاه‌های هوایی پرداختند و مدعی شدند در جنگ اخیر نقش موثری ایفا کرده‌اند.

اما واقعیت این است که نیروی هوایی ایران در این جنگ عملا حضور موثری نداشت و این نه تقصیر خلبانان ایرانی، بلکه نتیجه‌ سیاست‌ها و تصمیمات غلط جمهوری اسلامی است.

از اوج به حضیض: سرگذشت نیروی هوایی ایران

در دوره‌ حکومت شاه، نیروی هوایی ایران با خریدهایی هوشمندانه به یکی از ستون‌های قدرت نظامی کشور تبدیل شد. اف-۵، اف-۴ فانتوم و به‌ویژه اف-۱۴ تام‌کت، نمادهای این اقتدار بودند.

به‌ موازات این تجهیزات پیشرفته، خلبانانی تربیت شدند که جزو بهترین‌ها در سطح جهان بودند.

این نیرو در نخستین روزهای جنگ ایران و عراق، وقتی نیروی زمینی به‌شدت تضعیف شده بود، با رشادت تمام به دفاع از کشور پرداخت و مانع پیشروی بیشتر ارتش عراق شد.

تنها دو روز پس از آغاز جنگ، حدود ۲۰۰ فروند جنگنده از پایگاه‌ها برخاستند و ۱۴۰ فروند آن‌ها وارد آسمان عراق شدند. خلبانان شجاع ایرانی در عملیات‌هایی چون حمله به پایگاه‌های H-3 در عمق خاک عراق، برگ زرینی در تاریخ نظامی ایران ثبت کردند.

اما امروز همان نیروی هوایی قهرمان، به نهادی فرسوده و از کارافتاده تبدیل شده است. چه اتفاقی افتاد؟ و چه کسانی مسئول این سقوط هستند؟

نقش جمهوری اسلامی در تضعیف عمدی نیروی هوایی

پاسخ ساده و روشن است: جمهوری اسلامی با ایدئولوژی ضدغربی و بی‌اعتمادی عمیق به ارتش، به‌ویژه نیروی هوایی، این سقوط را رقم زد.

شاه خود خلبان بود و نیروی هوایی را مایه‌ عزت ملی می‌دانست. اما پس از انقلاب نه‌تنها بسیاری از فرماندهان ارتش اعدام یا حذف شدند، بلکه قراردادهای خرید تجهیزات مدرن مانند اف-۱۶ نیز لغو گردید.

در دوره‌ جنگ، اف-۱۴‌های خریداری‌شده از طرف شاه کمک بسیاری به دفاع از کشور کردند؛ در حالی که رهبران انقلاب قصد داشتند آنها را به آمریکا برگردانند، به این بهانه که «لازم نداریم».

امروز همان اف-۱۴‌ها روی باند نابود می‌شوند. نه‌تنها پشتیبانی فنی وجود ندارد، بلکه تلاش‌ها برای تولید داخلی مانند «قاهر»، «کوثر» و «آذرخش» نیز در بهترین حالت، بازسازی سطحی هواپیماهای دهه ۶۰ میلادی است که توانایی نبردهای مدرن را ندارند.

از نیروی هوایی تا ایران‌ایر؛ روندی مشابه در تخریب

آنچه بر سر نیروی هوایی آمده، در حوزه‌ هواپیمایی غیرنظامی هم رخ داده است. ایران‌ایر روزگاری خط هوایی پیشرو در منطقه بود، اما اکنون به یک شرکت شکسته‌ تحت تحریم و بی‌هواپیمای مدرن و نو تبدیل شده است.

در دهه ۷۰ میلادی، ایران‌ایر با هواپیماهای جمبوجت ۷۴۷، پرواز مستقیم به نیویورک داشت. خلبانان ایرانی جزو بهترین‌ها بودند. اما امروز این شرکت اجازه فرود در بسیاری از فرودگاه‌های اروپا را ندارد و ناوگان آن فرسوده و ناامن شده است.

در گذشته، مدیری چون تیمسار سپهبد خادمی ایران‌ایر را به ریاست انجمن جهانی یاتا رساند، اما در جمهوری اسلامی جای مدیران متخصص را فرماندهان سپاه گرفتند.

ایران‌ایر عملا تبدیل شد به ابزاری برای ارسال تجهیزات به سوریه و حمایت از بشار اسد؛ سیاستی که نه‌تنها ایران را بدنام کرد، بلکه باعث تحریم شدید صنعت هوایی کشور شد.

سیاست خارجی مخرب؛ از قطع ارتباط با آمریکا تا انزوا در جهان

یکی از دلایل اساسی سقوط نیروی هوایی، تبدیل آمریکا از متحد به دشمن توسط جمهوری اسلامی بود.

هواپیماهایی که قرار بود وارد ناوگان ایران شوند، مانند اف-۱۶، به اسرائیل تحویل داده شدند. امروز همان جنگنده‌ها از پایگاه‌های اسرائیلی برخاسته و خاک ایران را هدف قرار می‌دهند.

هیچ کشوری نمی‌تواند بدون دسترسی به فناوری، قطعات و همکاری بین‌المللی، یک نیروی هوایی مدرن داشته باشد. جمهوری اسلامی نه‌تنها نتوانسته است هواپیماهای جدید بخرد، بلکه حتی قادر به تامین قطعات هواپیماهای موجود هم نیست.

نیروی هوایی ایران نه به‌خاطر ناتوانی پرسنل یا خلبانان، بلکه به‌دلیل سیاست‌های ایدئولوژیک، ضدنظامی، و ضدتوسعه‌ جمهوری اسلامی به این روز افتاده است.

اگر روزی خلبان ایرانی در آسمان منطقه افتخار می‌آفرید، امروز مجبور است با هواپیماهای دهه ۶۰ میلادی پرواز کند، آن هم اگر قطعه‌ای گیر بیاید و موتوری کار کند.

فراتر از ارتش؛ پروژه‌ تخریب کل ایران

تخریب نیروی هوایی و ایران‌ایر تنها بخشی از پروژه‌ گسترده‌تر جمهوری اسلامی است: نابودی همه‌ سرمایه‌های مادی و انسانی ایران.

از شرکت ملی نفت گرفته تا ورزشگاه آزادی، از زیرساخت‌های آموزشی تا کارخانه‌های صنعتی، از برندهای معتبر تا نخبگان علمی، همه قربانی سیاست‌های غلط، فساد ساختاری و بی‌کفایتی مدیریتی جمهوری اسلامی شده‌اند.

مهاجرت میلیونی نخبگان، از دست رفتن امید مردم، تحریم‌های بی‌سابقه، فروپاشی اعتبار بین‌المللی، همه بخشی از این تصویر تلخ‌ هستند.

و در نهایت، مردم به این نتیجه رسیده‌اند که مشکل صرفا در مدیریت اجرایی یا یک جناح سیاسی نیست. مساله خودِ جمهوری اسلامی است.

جمهوری اسلامی نه فقط نیروی هوایی، که روحیه‌ ملی، امید به آینده و اعتماد مردم را ویران کرده است. اما مردم ایران نشان داده‌اند که این ناامیدی را نمی‌پذیرند.

آنچه حکومت می‌خواهد، تسلیم و سکوت است. اما آنچه مردم دنبال می‌کنند، عبور از حکومتی است که شایسته‌ ایران نیست.

مردم ایران دیر یا زود، ایران را از جمهوری اسلامی پس خواهند گرفت.

خبرهای بیشتر

شنیداری