جو بایدن، رییس‌جمهوری پیشین و میچ مک‌کانل، رهبر پیشین جمهوری‌خواهان در سنا

از بایدن تا مک‌کانل؛ بحران سن در رهبری سیاسی در آمریکا

پنجشنبه ۱۴۰۴/۰۸/۰۱

در آمریکا، شعار همیشگی سیاست‌مداران «تغییر» است، اما وقتی پای سن و سال به میان می‌آید، واقعیت چندان تغییر نکرده است.

واشینگتن امروز بیش از هر زمان دیگری به باشگاهی از کهنسالان شباهت دارد؛ مردان و زنانی که در دهه هشتم یا حتی نهم عمرشان هنوز در رأس یکی از جوان‌ترین ملت‌های دنیا تصمیم می‌گیرند.

پیرترین رهبران تاریخ آمریکا

سناتور میچ مک‌کانل، نماینده جمهوری‌خواه ایالت کنتاکی و رهبر پیشین جمهوری‌خواهان در سنا، هفته گذشته هنگام حرکت به‌سوی صحن سنا برای شرکت در یک رأی‌گیری، در زیرزمین ساختمان کنگره زمین خورد. این حادثه تازه‌ترین نشانه از وضعیت جسمی شکننده اوست؛ مک‌کانل ۸۳ سال دارد و به‌علت کهولت سن ضعف شدید شنوایی دارد و به همین دلیل با خبرنگاران صحبت نمی‌کند.

جو بایدن، رییس‌جمهوری قبلی، که در ۸۲ سالگی کاخ سفید را ترک کرد، پیرترین رییس‌جمهوری تاریخ ایالات متحده است.

دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری ۷۹ ساله فعلی نیز فقط سه سال از بایدن جوان‌تر است. در واقع، در انتخابات اخیر امریکا هر دو گزینه اصلی از نسل کسانی‌ بودند که در دوران جنگ جهانی دوم متولد شده‌اند.

وقتی سیاستمداران جلو دوربین «یخ می‌زنند»

در سال‌های اخیر، چندین ویدیو از سیاستمداران سالخورده در کنگره خبرساز شده است.
میچ مک‌کانل، رهبر پیشین جمهوری‌خواهان در سنا، روی زمین افتاد و یا حتی پیش از ان در دو کنفرانس خبری پشت تریبون «خشک» شد و برای چندین ثانیه بدون هیچ واکنشی به نقطه‌ای خیره ماند. پزشکان بعدها گفتند این وضعیت می‌تواند ناشی از افت فشار یا سکته خفیف باشد.

جان لارسون، نماینده دموکرات ۷۷ساله از کانتیکت، در ماه فوریه امسال هنگام سخنرانی در صحن مجلس ناگهان سکوت کرد و پزشکان اعلام کردند دچار «واکنش دارویی» شده است.

داین فاینستاین، سناتور دموکرات از کالیفرنیا، که در ۹۰سالگی هنوز در سمت خود باقی مانده بود، گاه فراموش می‌کرد در جلسه رأی‌گیری حضور دارد و از همکارانش می‌پرسید: «الان باید بله بگویم یا نه؟»

این صحنه‌ها در شبکه‌های اجتماعی به نماد بحران پیری در سیاست آمریکا تبدیل شده‌اند.

وقتی پیرها برای جوان‌ها قانون می‌نویسند

در سنا، وضعیت حتی چشمگیرتر است: میانگین سن سناتورها ۶۵ سال است، و بیش از یک‌سوم اعضا بالای ۷۰ سال دارند. در مقایسه، میانگین سن مردم آمریکا حدود ۳۹ سال است؛ شکافی نسلی که در تاریخ این کشور بی‌سابقه است.

کاربران آمریکایی در شبکه اجتماعی ایکس گاهی با طنز تلخ می‌نویسند: «کسانی که هنوز بلد نیستند از گوشی هوشمند استفاده کنند، درباره هوش مصنوعی قانون تصویب می‌کنند.»

واقعیت این است که بسیاری از اعضای کنگره از فناوری‌های جدید، تغییرات اقلیمی و حتی ساختار شبکه‌های اجتماعی آگاهی اندکی دارند، اما در مورد آن‌ها تصمیم می‌گیرند.

میانگین سنی تصمیم‌گیرندگان در حوزه فناوری در سنا، ۶۴ سال است.

سیاست آمریکا: دولت مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها؟

در آمریکا، سیاستمداران پیر نه‌تنها بازنشسته نمی‌شوند، بلکه اغلب با قدرت بیشتری می‌مانند. دلیل آن ترکیبی است از شهرت، ثروت، نفوذ حزبی و ترس از خلاء قدرت.

برای مثال، نانسی پلوسی، رهبر پیشین مجلس نمایندگان، تا ۸۳سالگی در رأس حزب دموکرات بود. برنی سندرز، نامزد چپ‌گرای دموکرات‌ها، ۸۳ سال دارد و هنوز یکی از چهره‌های پرطرفدار میان جوانان است. چاک گراسلی، سناتور جمهوری‌خواه آیوا، ۹۱ ساله است و گفته قصد دارد در انتخابات آینده نیز شرکت کند.

در مقایسه، میانگین سن وزیران دولت فرانسه ۴۹ سال، و در بریتانیا ۵۰ سال است.

یک «پیرسالاری دموکراتیک»

تحلیلگران از این پدیده با عنوان gerontocracy یا «پیرسالاری» یاد می‌کنند؛ ساختاری که در آن تصمیم‌گیرندگان اصلی متعلق به نسل‌های بسیار مسن‌تر از اکثریت جامعه هستند.

در کشوری که کمتر از ۲۰ درصد مردم بالای ۶۵ سال دارند، اکثریت اعضای سنا در همین گروه سنی‌اند.

منتقدان می‌گویند این شکاف نسلی، تصمیم‌گیری درباره آینده را برای نسل‌های جوان دشوار می‌کند. به‌ویژه در موضوعاتی مانند بحران مسکن، بدهی دانشجویی و تغییرات اقلیمی، نسل جوان احساس می‌کند صدایش در واشینگتن شنیده نمی‌شود.

فکت‌های جالب از سن در قدرت آمریکا

میانگین سن روسای‌جمهوری آمریکا در زمان ورود به کاخ سفید از ۵۴ سال در قرن بیستم به ۷۲ سال در دهه اخیر رسیده است.

تا امروز، چهار رییس‌جمهوری بالای ۷۰ سال در آمریکا قدرت را در دست داشته‌اند و هر چهار نفر در دو دهه گذشته.

حدود ۴۰ درصد اعضای سنا متولد قبل از سال ۱۹۵۵ هستند؛ یعنی زمانی که تلویزیون هنوز سیاه‌وسفید بود.

سن متوسط اولین ورود به کنگره اکنون ۵۲ سال است، در حالی که در دهه ۱۹۷۰ این عدد فقط ۴۰ بود.

آمریکا با وجود انتخابات آزاد، رسانه‌های مستقل و نظام حزبی قدرتمند، هنوز نتوانسته چرخه‌ نوسازی سیاسی را فعال کند. نسل جدید در حاشیه است، و رأی‌دهندگان به‌دلیل عادت یا بی‌اعتمادی، چهره‌های قدیمی را برمی‌گزینند.

پرسش اصلی منتقدان امروز شاید این باشد: آیا زمان آن نرسیده است که قدرت، به نسل جدید سپرده شود — پیش از آنکه نسل قدیم، ناخواسته روی صحنه بیفتد؟

خبرهای بیشتر

شنیداری