نتایج پژوهشی تازه در ایران نشان میدهد ریشه بسیاری از رفتارهای قلدری میان نوجوانان به فضای خانه برمیگردد؛ جایی که نوع رابطه با والدین و میزان برخورداری از حمایت اطرافیان میتواند زمینهساز پرخاشگری در مدرسه یا عاملی برای جلوگیری از آن باشد.
قلدری و آزار همکلاسیها سالها است یکی از نگرانیهای اصلی خانوادهها و معلمان در مدارس ایران و جهان به شمار میرود.
دو پژوهشگر ایرانی معتقدند برای فهم این پدیده باید به خانه و کیفیت رابطه والدین و فرزندان نگاه کرد.
افضل اکبری بلوطبنگان، استادیار گروه روانشناسی و مشاوره دانشگاه فرهنگیان تهران و مینا حیدری، دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در دانشگاه آزاد کاشمر، در تحقیق خود قلدری در نوجوانان را بر اساس بدرفتاری والدین، پیوند عاطفی فرزندان با والدین، و میزان حمایت اجتماعی ادراکشده بررسی کردند.
یافتههای این پژوهش در آخرین شماره مجله «روانشناسی بالینی» دانشگاه سمنان منتشر شد.
در این پژوهش ۲۸۷ نوجوان دختر و پسر ۱۴ تا ۱۷ ساله پس از تکمیل چهار پرسشنامه استاندارد مربوط به قلدری، پیوند با والدین، بدرفتاری والدین و حمایت اجتماعی، ارزیابی شدند.
تمرکز مطالعه بر نوجوانانی بود که امتیاز بالاتری در شاخص قلدری داشتند.
در این مقاله قلدری فرآیندی تعریف شده که در آن، «فرد بهصورت آگاهانه بر فرد یا افراد ضعیفتر اعمال قدرت میکند».
وقتی الگوی خشونت از خانه میآید
طبق یافتهها، نوجوانانی که تجربه خشونت، تحقیر، کنترل شدید یا بیتوجهی عاطفی در خانه دارند، این الگو را به روابط با همسالان خود منتقل میکنند.
در این مقاله آمده است: «زمانی که کودکان مورد بدرفتاری والدین قرار میگیرند، این رفتارها را فراگرفته و در روابط بینفردی خود با دانشآموزان و همسالان مورد استفاده قرار میدهند.»
تحلیل دادههای پژوهش حاکی از آن است که بدرفتاری والدین رابطهای مستقیم و مثبت با قلدری دارد. در مقابل، وجود پیوند عاطفی قوی با والدین و احساس حمایت اجتماعی از سوی اطرافیان، نقش بازدارندهای در بروز چنین رفتارهایی ایفا میکند.
بر این اساس، پیوند عاطفی امن با والدین نقش حفاظتی جدی در برابر قلدری دارد. به عبارت دیگر، «کودکانی که پیوند عاطفی امنی با والدین خود دارند، خود را شایسته عشق و حمایت میدانند و با دیگران ارتباط مثبت برقرار میکنند»، کمتر به سمت رفتارهای پرخاشگرانه میروند.
در سوی دیگر، کودکانی که پیوند عاطفی ناامن با والدین خود دارند، در «خودتنظیمی» دچار مشکل میشوند و احتمال بروز رفتارهای «پرخاشگرانه و ضداجتماعی مانند قلدری» از سوی آنها در دوران نوجوانی بالاتر است.
همچنین بر پایه یافتههای پژوهش، «بدرفتاری مادر نسبت به بدرفتاری پدر، تاثیر قویتری بر ایجاد علائم قلدری دارد».
حمایت اجتماعی؛ سپر نامرئی
یکی از نتایج محوری این پژوهش به اهمیت «حمایت اجتماعی ادراکشده» اشاره دارد؛ یعنی میزان احساسی که نوجوان از در دسترس بودن حمایت عاطفی و عملی اطرافیان دارد.
هرچه او بیشتر باور داشته باشد که در میان اعضای خانواده، دوستان یا افراد اثرگذار زندگیاش کسانی هستند که در زمان نیاز میتواند به آنها رجوع کند و از حضورشان احساس اطمینان و آرامش داشته باشد، احتمال بروز رفتارهای پرخاشگرانه یا قلدری در او کمتر میشود.
نتایج پژوهش نشان میدهد کاهش احساس حمایت اجتماعی با افزایش رفتارهای قلدری در میان نوجوانان همراه است، در حالی که برخورداری از سطح بالاتری از حمایت اجتماعی میتواند تا حدی اثر منفی بدرفتاری والدین را خنثی کند.
به گفته پژوهشگران، نوجوانانی که در خانه با خشونت مواجهاند و در عین حال از حمایت عاطفی و اجتماعی محروم هستند، بیش از دیگران در معرض بروز رفتارهای پرخاشگرانه، از جمله قلدری، قرار دارند.
از خانه تا مدرسه؛ چه باید کرد؟
اکبری و حیدری بر این باورند که نتایج این پژوهش میتواند بهعنوان راهنمایی عملی برای مسئولان آموزشی و مشاوران مدارس مورد استفاده قرار گیرد.
به گفته آنان، بهرهگیری از این یافتهها به معلمان، مدیران، روانشناسان، مشاوران خانواده و متخصصان تعلیم و تربیت کمک میکند تا با تقویت رابطه میان والدین و فرزندان، گسترش حمایت اجتماعی و مهار رفتارهای خشونتآمیز در خانواده، زمینه کنترل و کاهش قلدری در مدارس را فراهم کنند.
این مقاله پیشنهاد میکند سبکهای فرزندپروری «آگاهانه و دموکراتیک» جایگزین روشهای تنبیهی و مستبدانه شود و والدین ضمن آشنایی با «تکنیکهای مدیریت رفتار کودکان»، بهجای خشونت راههای گفتوگو و هدایت را انتخاب کنند.
احترام متقابل والدین به یکدیگر و پرهیز از بیاحترامی و پرخاشگری در برابر چشمان کودکان میتواند از همان ابتدا سطح قلدری را در نوجوانان پایین بیاورد.
نویسندگان همچنین بر شناسایی و تقویت «منابع حمایتی» مختلف برای نوجوانان تاکید دارند.
جامعه آماری این پژوهش را نوجوانان مقطع متوسطه دوم در شهر گناباد تشکیل دادند.

