تحلیل

روایت زنان از خشونت؛ بازتولید نابرابری در قامت ارزش‌های فرهنگی

دوشنبه ۱۴۰۴/۰۹/۰۳

نتایج پژوهشی تازه نشان می‌دهد خشونت علیه زنان در ایران بیش از آنکه رفتاری فردی باشد، در مجموعه‌ای از ارزش‌های نهادینه‌شده، هنجارهای خانوادگی و روایت‌های فرهنگی ریشه دارد.

این مطالعه از ساختاری می‌گوید که با «طبیعی» جلوه دادن رفتارهای تبعیض‌آمیز، زنان را در موقعیتی قرار می‌دهد که نه‌تنها صدایشان شنیده نمی‌شود، بلکه گاهی خود را در برابر خشونتی که تجربه می‌کنند مقصر می‌دانند.

در این پژوهش، ذبیح‌الله کاوه‌فارسانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهرکرد و عارفه مهدیه، دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه اصفهان، با بهره‌گیری از داده‌های به‌دست‌آمده از مصاحبه با زنان ۱۸ تا ۴۵ ساله، به واکاوی تجربه‌های آنان از تبعیض و نابرابری پرداختند.

یافته‌های این پژوهش که در فصل‌نامه «مطالعات زنان و خانواده» منتشر شد، نشان می‌دهد تمام مفاهیم استخراج‌شده در نهایت به مضمون فراگیر «ضدارزش‌های ارزش‌شده» بازمی‌گردند.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

ضدارزش‌هایی که تبدیل به ارزش شده‌اند

پژوهشگران می‌گویند بسیاری از رفتارهای تبعیض‌آمیزی که زنان تجربه می‌کنند، در نگاه جامعه به‌عنوان «ارزش» پذیرفته شده‌اند؛ حال آنکه این رفتارها برخاسته از سنت‌ها و هنجارهایی‌ هستند که نه تنها از زنان حمایت نمی‌کنند، بلکه به تضعیف موقعیت و عاملیت آنان منجر می‌شوند.

یکی از زنان در روایت خود از القای «ضعف تشخیصی و شناختی» می‌گوید: «من در زندگی درباره شغل، درآمد و کار همسرم حق نظر ندارم ... او می‌گوید من به‌عنوان یک زن نمی‌توانم از نظر مالی نظر بدهم و نوع درآمد، پول یا حتی ماشین او به من مربوط نمی‌شوند. این‌ها خیلی من را آزار می‌دهد.»

این مطالعه در ادامه به ضدارزش‌هایی مانند ستایش فداکاری افراطی و مقصر جلوه دادن زنان در مواردی مانند خیانت همسر اشاره دارد.

یکی از مصاحبه‌شوندگان در این باره می‌گوید: «در موضوع خیانت، نه‌ تنها جامعه، که اکثر مشاورهای خانواده هم مشکل را از زنان می‌بینند.»

از نگاه این پژوهش، یکی از مهم‌ترین «ضدارزش‌های ارزش‌شده» که به تداوم خشونت علیه زنان دامن می‌زند، پدیده «زن علیه زن» است؛ وضعیتی که در آن، زنان خود به عاملی برای تکرار و تثبیت الگوهای تبعیض‌آمیز بدل می‌شوند.

این پدیده در قالب «جانبداری مادر از داماد»، «حسادت» و «رقابت میان زنان» جریان دارد و چرخه پیچیده‌ای را آشکار می‌کند که نه‌تنها خشونت را از سوی مردان، بلکه از درون حلقه زنان تداوم می‌دهد.

یکی از زنان تجربه خود را چنین بیان می‌کند: «در محیط کاری شاهد این موضوع بودم که خیلی مواقع به‌جای اینکه زن‌ها به همدیگر کمک کنند، زیرآب همدیگر را می‌زدند. می‌بینید خودمان هم علیه خودمان تبعیض قائل می‌شویم ... و حمایت از همدیگر را هیچ‌وقت نداشتیم.»

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

خشونت پنهان؛ از جامعه‌پذیری تا رفتار روزمره

نویسندگان مقاله با اشاره به نقش جامعه‌پذیری خشونت، آن را فرآیندی می‌دانند که از کودکی آغاز می‌شود و ارزش‌های جنسیتی نابرابر را در ذهن زنان و مردان تثبیت می‌کند.

این خشونت پنهان همان رفتارهای کوچک و تکرارشونده‌ای است که زنان را به پذیرش نقش‌های وابسته هدایت می‌کند؛ از انتظار برای تحمل فشارهای روانی گرفته تا نادیده گرفتن خواسته‌ها و اولویت‌های فردی.

به باور پژوهشگران، خشونت تنها در «رفتارهای فیزیکی» خلاصه نمی‌شود و بسیاری از زنان آن را در قالب گفتار، نگاه، تهدیدهای غیرمستقیم یا کنترل‌های مداوم تجربه می‌کنند.

نقش فرهنگ در تداوم خشونت

یکی از محورهای اصلی تحقیق، بررسی تاثیر فرهنگ بر شکل‌گیری و استمرار خشونت است.

در این مقاله آمده است: «اگر نقش فرهنگ در پدیده خشونت علیه زنان در نظر گرفته نشود، مرتکب خطای بزرگی شده‌ایم.»

محققان معتقدند باید این پدیده را «به‌صورت فرهنگی مختص به هر کشوری و در مرحله بعد مختص به فرهنگ و قومیت‌های موجود» مورد بررسی قرار داد، زیرا بسترها و باورهای فرهنگی در بروز خشونت روانی و اجتماعی موثر هستند.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

ضرورت بازنگری فرهنگی

طبق یافته‌های این پژوهش، خشونت تجربه‌شده از سوی زنان بیشتر تحت تاثیر مشکلات بین‌فردی و همچنین مسائل جسمی، روانی و اجتماعی قرار دارد و اغلب در کنش‌ها و گفتار نمود پیدا می‌کند.

از نتایج این پژوهش می‌توان به ضرورت بازنگری در پدیده خشونت علیه زنان بر پایه تجربه‌ها و روایت‌های خود آنان و همچنین اصلاح روند جامعه‌پذیری افراد با هدف کاهش خشونت‌های عاطفی و روانی نهادینه در جامعه اشاره کرد.

یافته‌های مطالعه حاکی از آن است که خشونت علیه زنان تنها با قانون‌گذاری یا تغییرات فردی کاهش نمی‌یابد و نیازمند تحولی عمیق در ارزش‌ها، هنجارها و الگوهای فرهنگی است.

این پژوهش بر اساس تحلیل روایت‌های ۲۰ زن ۱۸ تا ۴۵ ساله ساکن استان چهار محال و بختیاری صورت گرفته است که همگی دارای تحصیلات دانشگاهی بودند.

خبرهای بیشتر

شنیداری