در بازگویی رخدادهای جنگ ۱۲روزه، روایت رسمی جمهوری اسلامی از همان آغاز، یک‌جانبه بود؛ روایت ارتش درباره وقایع جنگ حذف شد و بازگویی جنگ به‌طور عمده به فرماندهان سپاه واگذار شد.

حوزه هنری نیز به‌تازگی سلسله مصاحبه‌هایی درباره این جنگ را آغاز کرده و تاکنون ۱۱ قسمت از آن پخش شده است. در هیچ‌یک از این قسمت‌ها، حتی با یک فرمانده ارشد ارتش مصاحبه نشده است.

این پرسش مطرح است که چرا روایت ارتش از این جنگ پخش نمی‌شود و چرا اکثر سخن‌گویان، فرماندهان ارشد سپاه‌اند؟ چه نفعی در حذف روایت ارتش وجود دارد؟ آیا از این می‌ترسند که سخنان ارتشیان روایت سپاه از جنگ را به چالش بکشد؟

اینکه تنها فرماندهان سپاه برای روایت جنگ ۱۲روزه فراخوانده شده‌اند، این گمان را تقویت می‌کند که قصد دارند همان رویکردی را که پس از جنگ هشت‌ساله ایران و عراق اتخاذ شد، تکرار کنند: ساختنِ روایتی یک‌طرفه و تحریف‌شده.

پس از پایان جنگ هشت‌ساله نیز جریان‌های مرتبط با سپاه و رسانه‌های حامی آن‌، چنان تاریخ جنگ را نوشتند و بازتعریف کردند که گویی ارتش در جنگ نقشی نداشته و همه جبهه و فرماندهی تحت سیطره سپاه بوده است.

بسیاری از سریال‌ها و فیلم‌های ساخته‌شده درباره جنگ، جنگ را چنان نشان دادند که گویی فرماندهی و حرکت اصلی فقط از سوی سپاه بود و ارتش نقش موثری نداشت.

واقعیت اما چیز دیگری است: چنین اتهام‌هایی به ارتش نادرست است. برخلاف تبلیغاتِ مخالفان ارتش که می‌گفتند در سال‌های اول جنگ ارتش موفقیتی نداشت، این ارتش بود که به‌موقع در برابر پیشروی نیروهای عراق ایستاد و مانع سقوط گسترده شهرهای خوزستان شد.

در نبردهای سرنوشت‌ساز اطراف پل نادری در شمال خوزستان، همان‌جا که احتمال سقوط خوزستان می‌رفت، نشانی از حضور گسترده سپاه در آن مقطع دیده نمی‌شد؛ بلکه یگان‌های نیروی زمینی ارتش و خلبانان پایگاه‌ هوایی چهارم وحدتی بودند که توان دشمن را متوقف کردند.

در بازگویی‌های بسیاری از دوره جنگ، به ارتش ظلم شده است، به‌ویژه درباره آن سال نخست که در فاصله نوزده ماه بین انقلاب ۱۳۵۷ و آغاز جنگ، رهبران انقلاب با اقدامات مختلفْ ارتش را تضعیف کردند.

پس از تضعیف ارتش، بسیاری از فرماندهان ارشد اعدام یا مجبور به بازنشستگی شدند، برخی افسران به‌دلیل ترس از اعدام یا پیگرد از کشور رفتند، قراردادهای تسلیحاتی و معاهده‌های دفاعی لغو شدند و اجازه مانور و آموزش به شکل قبلی داده نشد.

این در حالی بود که ارتش عراق از شوروی تسلیحات می‌خرید و مانورهای متعددی انجام می‌داد. نتیجه این تضعیف‌ها وضعیت دشوار ارتش ایران در آغاز جنگ بود؛ با این حال، نیروهای ارتش بودند که اجازه ندادند دشمن بیش از آن پیشروی کند.

نمونه‌های بسیاری از این تضاد روایت را در تاریخ و رسانه‌ها می‌توان دید. حتی وقتی خبرگزاری ایرنا با دریادار حبیب‌الله سیاری، نفر سوم ارتش، مصاحبه کرد، به‌دنبال فشارهایی از سوی سپاه و حاکمیت، اجازه پخش کامل آن داده نشد و تیزر و خلاصه مصاحبه هم سانسور شد.

این تجربه نشان می‌دهد که گرایش به حذف یا محو کردن روایت‌های متفاوتِ ارتش سابقه‌دار است.

به نظر می‌رسد حالا هم نمی‌خواهند روایت ارتش از جنگ ۱۲روزه شنیده شود. از دید ارتش، سپاه خارج از قواعد و اصول جنگ عمل می‌کند و این شیوه می‌تواند به مردم و کشور آسیب بزند؛ احتمالا همین اختلاف دیدگاه‌هاست که موجب می‌شود حکومت و رسانه‌های رسمی حاضر نشوند روایت فرماندهان ارتش را منتشر کنند.

از ۱۱ قسمت مصاحبه پخش‌شده، در هشت قسمت با سرداران سپاه گفت‌وگو شده است. آنها در سخنانی یک‌دست و تکراری تلاش می‌کند روایت غالب را در غیاب روایت معارض تثبیت کنند.

تحسین و بزرگ‌نمایی نقش خامنه‌ای روایت تکراری همه این مصاحبه‌هاست؛ گویی تلاش می‌شود تصویرِ غایب و مخفی شده رهبر در آن مقطع از حافظه جمعی پاک شود. تاکید آنها تضاد میان این تلاش با مشاهدات و تجربه عمومی مردم را برجسته می‌کند.

به نظر می‌رسد برخی از این مصاحبه‌ها با هماهنگی و دستور نهادهای مرتبط انجام می‌شود تا با تکرار و یک‌سان‌سازی روایت، تصویر تاریخی مطلوب حاکمیت و خامنه‌ای ثبت شود.

این روایت‌پردازی یک‌جانبه و تحریف‌شده، هرچند ممکن است برخی افراد و هواداران نظام را فریب دهد، اما بخش بزرگی از مردم با چشم خود دیده‌اند که اوضاع چگونه بود. عموم مردم این روایت‌های معوج را نمی‌پذیرند.

جمهوری اسلامی به‌طور سازمان یافته و هدفمند درصدد تحریف تاریخ جنگ ۱۲روزه است. نباید در برابر این تحریف تاریخی سکوت کرد.

خبرهای بیشتر

شنیداری