مهستی افشار در دهه ۱۳۵۰ به عنوان کارمند بخش پژوهشی با تلویزیون ملی ایران همکاری داشت. یکی از فعالیت‌های او در این زمینه، ضبط برنامه‌های جشن هنر شیراز بود؛ جشنواره‌ای که در طول تاریخ نه‌چندان طولانی خود، شهرت فراوانی کسب کرد و هنرمندان بسیاری را از گوشه و کنار دنیا راهی ایران کرد.

شاید کمتر جشنواره‌ای در زمینه هنرهای اجرایی باشد که نگاه به آن به اندازه جشن هنر شیراز تحت تاثیر تبلیغات سیاسی قرار گرفته باشد.

مهستی افشار، نویسنده کتاب «جشن هنر شیراز ۱۳۵۶-۱۳۴۶» از این بابت گله‌مند است و می‌گوید: «تا همین اواخر روزنامه کیهان هر زمان می‌خواست به حکومت پهلوی حمله کند، دشنامی هم نثار جشن هنر می‌کرد.»

روی جلد کتاب «جشن هنر شیراز ۱۳۵۶-۱۳۴۶» نوشته مهستی افشار

او جشن هنر شیراز را در کنار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، جزو موفق‌ترین برنامه‌های دولتیِ دوران پهلوی در زمینه فرهنگ می‌داند: «جشن هنر در دهه‌ای آغاز به کار کرد که دنیا به سرعت در حال دگرگون شدن بود. گردانندگان جشن هنر هم افراد با شهامتی بودند که بینش گسترده‌ای داشتند. آنها می‌خواستند بهترین گروه‌های سنتی، کلاسیک و حتا تجربی را از کشورهای گوناگون برای ده روز به یکدیگر و به تماشاگران ایرانی معرفی کنند. هدف این بود که از این آشنایی‌ها، افکار و آثار تازه پدید آید؛ با این‌حال یک چارچوب کاملا برنامه‌ریزی شده هم در کار نبود.»

نمونه‌هایی از پوستر برنامه‌های جشن هنر شیراز

همه این مسائل دست به دست هم داده‌اند تا خانم افشار چندین سال را صرف نوشتن کتابی ویژه جشن هنر شیراز کند. کتاب را انتشارات مِیج، از ناشران معتبر ایران‌شناسی در واشینگتن چاپ کرده و در ماه‌های گذشته چندین دانشگاه معتبر آمریکای شمالی برنامه‌های رونمایی آن را برگزار کردند. آخرین برنامه را دانشگاه تورنتو چهارم تیرماه سال ۱۴۰۴ سازماندهی کرد.

افشار در کتابش، جشن هنر شیراز را نه تنها از بابت برنامه‌های هنری، بلکه از جنبه‌های فرهنگی-اجتماعی بسیار تاثیرگذار می‌بیند. او جشن هنر را به ویژه یک «تکان بزرگ برای تئاتر ایران» توصیف می‌کند که منجر به شکل گیری یک تئاتر نو در گروه‌های ایرانی شد.

این نویسنده می‌افزاید: «در چهارمین دوره جشن هنر، کارگردان لهستانی، گروتوفسکی، "شاهزاده استوار" را ارائه کرد. این اثر هنوز هم به عنوان یکی از بهترین نمایش‌هایی که در دنیا روی صحنه آمده مطرح است. تاثیر این اجرا روی استاندارد تئاتر در دوره‌های بعدی جشن هنر کاملا حس می‌شد. استاندارد کارهای بعدی بالا کشیده شد. هنرمندان بعدی در نظر می‌گرفتند که کارهایشان باید هم‌وزن این اثر باشد.»

افشار در کتابش به موضوع مسابقه نمایشنامه‌نویسی که در نخستین سال جشن هنر برگزار شد نیز پرداخته است. او به یاد می‌آورد که از دل این مسابقه، جوانی به نام عباس نعلبندیان بیرون آمد که پیش از آن در دکه پدرش روزنامه فروشی می‌کرد: «نمایش درخشانی که نوشته بود را پیش از آن هیچ گروه یا نهادی برای اجرا نپذیرفته بود. آربی آوانسیان کار این جوان را در جشن هنر شیراز روی صحنه آورد و بعدها ضبطی از آن در تهران از تلویزیون ملی پخش شد.»

موضوع دیگری که افشار در کتابش روی آن دست می‌گذارد فراهم شدن یک فضای منحصر به فرد برای ارائه آثار هنرمندان ایرانی و خارجی در یک سطح و ایجاد یک گفت‌وگوی هنری میان آنهاست. او همچنین به کارهایی در جشن هنر اشاره دارد که هنرمندان خارجی با الهام از فرهنگ و تمدن ایران آفریدند: «پرسپولیس» اثر یانیس زناکیس، آهنگساز یونانی، یکی از این آفریده‌ها بود که برای اجرا در فضای باز تنظیم شده بود.

افشار تاکید می‌کند که برنامه‌ریزی و دعوت از گروه‌های داخلی و خارجی در جشن هنر شیراز را یک گروه انجام می‌داد و نه یک شخص. او برای نگارش کتاب جشن هنر شیراز با بسیاری از عوامل اجرایی و مشاوران ارتباط مستقیم داشته است. از جمله این چهره‌ها می‌توان به رضا قطبی (مدیر تلویزیون ملی و مدیرعامل جشن هنر برای یک دهه)، شهرزاد افشار (مسئول بخش موسیقی و رقص) و آربی آوانسیان (هنرمند تئاتر) اشاره کرد.

در میان منابع نوشتاری نیز به جز برنامه‌های چاپی سالانه جشن، مجله تماشا (نشریه سازمان رادیو-تلویزیون ملی ایران) از منابع اصلی این کتاب بوده‌اند. مهستی افشار می‌افزاید: «آرشیو اصلی جشن هنر در باغ فردوس بود. مقدار زیادی کتاب و مجله همراه با ویدیوهای برنامه‌ها و گفت‌وگو با هنرمندان در این آرشیو نگهداری می‌شد. ما از سرنوشت این آرشیو اطلاع دقیقی نداریم. نمی‌دانیم چه مقدار از آن حفظ شده و چه مقدار را از بین برده‌اند؛ ولی بخش‌هایی از برنامه‌های جشن هنر که سالها بعد به اینترنت راه پیدا کردند، فضایی از برنامه‌های جشن هنر را به نسل کنونی هم نشان می‌دهند.»

کتاب جشن هنر شیراز در چهار بخش اصلی (موسیقی، رقص و نمایش، تئاتر، فیلم) اطلاعات گسترده‌ای را درباره یازده دوره جشن هنر در دسترس علاقه‌مندان گذاشته است. کتاب که تصاویر گوناگونی را نیز در خود دارد، تلاشی است برای بازخوانی یکی از مهم‌ترین جشنواره‌های هنری در ایران که وقوع انقلاب سال ۱۳۵۷ برای همیشه به کار آن پایان داد.

خبرهای بیشتر

شنیداری