خلبان جنگی اسرائیل از جنگ ۱۲ روزه می‌گوید: حتی یک‌بار هم هدف پدافند قرار نگرفتیم

یکشنبه ۱۴۰۴/۰۵/۰۵

سرهنگ دوم الف.، ناوبر جت جنگی ارتش اسراییل، شرکت در عملیات طلوع شیران را «بهترین» تجربه‌اش در نیروی هوایی اسراییل توصیف می‌کند و می‌گوید: «انتظار چنین موفقیتی را نداشتم. از واکنش ایران شگفت‌زده بودیم. انتظار داشتیم پس از بازگشت اسراییل را زیر حمله ببینیم، اما هیچ اتفاقی نیفتاد.»

رسانه تخصصیِ نظامی وار زون (War Zone) با این نیرویِ دروزی ارتش اسراییل گفت‌وگو کرده است. این مصاحبه که از معدود گفت‌وگوهای عمومیِ منتشر شده از درون ارتش این کشور است، به ابعاد تاکتیکی، روانی و راهبردی عملیات‌های هوایی اسراییل طی سه سال گذشته پرداخته است.

درباره سرهنگ دوم الف. چه می‌دانیم؟

طبق قواعد ارتش اسراییل، نام دقیق مصاحبه‌شونده منتشر نشده و در کل گفت‌وگو با عنوان سرهنگ الف. خطاب قرار گرفته است. نخستین ماموریت نظامی او در لباس ارتش اسراییل حمله به ساختمان محل ذخیره موشک‌ها حزب‌الله در جریان جنگ دوم لبنان در سال ۲۰۰۶ بود.

در جنگ ۱۲ روزه اسراییل و آمریکا با جمهوری اسلامی نیز دو بار به فاصله یک هفته بر فراز ایران پرواز کرد.

او با اشاره به سال‌ها تمرین و آموزش سخت‌گیرانه برای پیاده کردن این حمله می‌گوید: «این عملیات در آینده در دانشگاه‌های نظامی دنیا تدریس خواهد شد.»

سرهنگ دوم الف. متخصص ناوبری در هواپیماهای اِف-۱۶آی (F-16I) است و از زمان پذیرش در نیروی هوایی اسراییل تنها روی کار با این هواپیما متمرکز بوده است.

هواپیمای اِف-۱۶ آی با نام عبری سوفا، به معنای طوفان، یک جت جنگنده دوسرنشینه با دو خدمه است؛ دو خلبان که یکی هواپیما را به پرواز در می‌آورد و مسئول پرواز و هدایت فیزیکی هواپیماست و دیگری ناوبر یا افسر مسوول رهگیری و هدایت است.

در ادامه بخش‌هایی از گفت‌وگوی رسانه وار زون با سرهنگ دوم الف. را می‌خوانید:

در کدام موج از حملات به ایران شرکت داشتید و چه جاهایی را هدف گرفتید؟

نمی‌توانم درباره اهداف چیزی بگویم. اهداف حمله در روز اول را دیده‌اید، پس می‌توانید حدس بزنید چه چیزی را زدیم.

وقتی وارد حریم هوایی ایران شدید و می‌دانستید قرار است هدف را بزنید، چه احساسی داشتید؟

حس ورود به یک قلمرو ناشناخته. ما اطلاعات را داشتیم. بارها تمرین کرده و آموزش‌ها درباره آنچه طرف مقابل دارد و خطرهایی که قرار است با آن‌ها مواجه شویم را مرور کرده بودیم. اما وقتی در موج اول هستید، دارید به سوی ناشناخته پرواز می‌کنید. شما نمی‌دانید آن‌جا دقیقا چه چیزی در انتظارتان است. وقتی به مرز رسیدیم و از آن عبور کردیم، شاهد حملات اولیه هواپیماهای دیگر بودیم. احساسم این بود که «الان وقتش است». این همان لحظه‌ای است که مدت‌ها برایش تمرین کرده‌ای و حالا وقت موفقیت در ماموریت اصلی است. کاملا متمرکز بودم. به هیچ چیز دیگری فکر نمی‌کردم. درست وقتی که راهی بازگشت به سمت غرب شدیم و دیدیم که همه هواپیماهای دیگر از اسراییل در حال بازگشت هستند، احساسم باورنکردنی بود؛ حس موفقیت و قدرت، اینکه داریم کاری تاریخی انجام می‌دهیم.

آیا در طول پرواز هدف پدافندها قرار گرفتید؟

اصلا. حتی یک موشک ضدهوایی هم به سمت ما شلیک نشد. فقط به سمت پهپادها آتش گشودند، ولی علیه جنگنده‌های سرنشین‌دار حتی یک بار هم شلیک نکردند.

آیا در جریان حمله موشکی بالستیک ایران در سال ۲۰۲۴ در پایگاه‌هایی بودید که هدف قرار گرفتند؟

برخی پایگاه‌ها مورد اصابت قرار گرفتند، ولی به کمک سامانه دفاع هوایی یکپارچه ما آسیب زیادی به پایگاه‌ها وارد نشد. این سامانه عملکرد بسیار خوبی در برابر تمام آن موشک‌ها داشت، بنابراین خسارت بسیار بسیار اندک بود. حین یکی از آن حمله‌ها من در آن پایگاه حضور داشتم. خیلی هم ترسناک نبود، چون متاسفانه ما در اسراییل به صدای آژیرها عادت داریم. وقتی آژیر به صدا در می‌آید، به محل امن می‌رویم. صدای برخورد موشک را شنیدیم اما آن‌قدر هم نزدیک نبود که ترسناک باشد. به نظر من آن‌ها (ایرانی‌ها) فکر می‌کردند قرار است آسیب بسیار بیشتری وارد کنند، خیلی بیشتر.

موشک‌های بالستیک پرتاب‌شونده از هوا تا چه اندازه برای نیروی هوایی اسراییل، به‌ویژه برای اِف-۱۶ آی اهمیت پیدا کرده‌اند؟

بسیار مهم‌اند. این تسلیحات ما را بسیار منعطف‌تر می‌کنند، چون می‌توانیم اهداف را در فاصله‌های دور مورد اصابت قرار دهیم. به نظر من بدون این موشک‌ها، از نظر راهبردی و تاکتیکی نمی‌توانیم برتری‌مان را در برابر تمام پهپادهایی که از سمت شرق یا کشورهای دشمن می‌آیند، حفظ کنیم. بنابراین بله، این‌ها قطعا بسیار مهم هستند.

آیا این تسلیحات در حملات به ایران نقش داشتند؟

بله.

می‌توانید جزییاتی ارائه دهید؟

نه چندان زیاد.

فکر می‌کنید دوباره مجبور به پرواز بر فراز ایران می‌شوید؟

به نظرم نه، چون فکر نمی‌کنم در چند سال آینده کاری درباره برنامه اتمی‌شان انجام دهند. اما در خاورمیانه، هیچ‌چیز قطعی نیست.

هواپیماها و خدمه چگونه در قالب یک گروه پروازی با هم همکاری می‌کنند؟

ما یک شبکه داریم که از طریق آن با یکدیگر در ارتباطیم. می‌توانیم اطلاعات را در گروه پروازی‌مان که معمولا چهار فروند هواپیماست ببینیم. حتی می‌توانیم تمام جزییاتی که در هواپیماهای دیگر گروه‌مان رخ می‌دهد را روی نقشه ببینیم؛ مثلا اگر هواپیمای دیگر روی هدفی قفل کند، من می‌توانم ببینم و هدف دیگری را که هم‌بال من نگرفته، انتخاب کنم. ولی به نظر من آنچه اِف-۱۶ آی را از دیگر نیروهای هوایی متمایز می‌کند تمرینات مداوم ماست. ما نمی‌توانیم اشتباه کنیم و به همین دلیل باید در عالی‌ترین و حرفه‌ای‌ترین سطح باشیم. مرتب ویدیو تمرین‌هایمان را تماشا و کارمان را بازبینی می‌کنیم.

نقشِ ناوبر در اِف-۱۶ آی چیست؟

ما «اپراتور سیستم تسلیحاتی» نیستیم، ناوبر هستیم. اگر ماموریت تهاجمی باشد، بیشتر تصمیم‌های حیاتی را ناوبر می‌گیرد؛ هدف را انتخاب می‌کند، روی آن قفل می‌کند، بررسی می‌کند که در گروه پروازی کدام مسیر برای حمله بهتر است و تصمیم می‌گیرد که چگونه این کار را انجام دهند. اما در نبردهای هوا به هوا علیه هواپیماها یا ماموریت‌های دیگر که شامل حمله زمینی نیست، خلبان فرماندهی را بر عهده دارد و ناوبر مسئول دفاع از هر هواپیما و کل گروه پروازی و همچنین مسئول به‌کارگیری سلاح‌ها، یعنی موشک‌ها و بمب‌هاست.

تعامل اِف-۱۶۱ با دیگر جنگنده‌ها چگونه است، به‌ویژه اِف-۱۵ آی و جنگنده‌های پنهان‌کار اِف-۳۵آی چطور است؟

در جنگ علیه ایران، ما شاهد هماهنگی میان تمام هواپیماها بودیم. بیشتر ماموریت‌های اِف‌-۳۵ در حوزه اطلاعاتی بود. آن‌ها اطلاعات فراوانی در اختیار ما قرار می‌دهند که هواپیماهایی مانند اِف-۱۶ها در اختیار ندارند. اِف‌-۳۵ها تجهیزات زیادی دارند که به آن‌ها کمک می‌کند تشخیص دهند چه نوع موشک‌هایی به سمت ما شلیک می‌شود. آن‌ها می‌توانند به اِف-۱۶ آی هشدار دهند که مراقب باش، با این نوع موشک مواجه خواهی شد یا با نوع دیگری. بعد از اینکه ما این اطلاعات را دریافت می‌کنیم، ماموریت حمله خود را انجام می‌دهیم که دقیق‌تر و خاص‌تر می‌شود. کاری که ما در ساختار پروازی‌مان انجام می‌دهیم این است که اجازه می‌دهیم اِف‌-۳۵ ابتدا پرواز کند، ببیند چه خبر است، اطلاعات و داده‌ها را جمع‌آوری و به ما منتقل کند، بعد از دریافت این اطلاعات حمله می‌کنیم. نمی‌توانم جزییات دقیقی بگویم چون محرمانه است، دارم کلی صحبت می‌کنم.

حملات هوایی اسراییل، به‌ویژه در غزه، بسیار جنجال‌برانگیز بوده‌اند، غیرنظامی‌های بسیاری در نتیجه این عملیات کشته شده‌اند. در این باره چه فکر می‌کنید؟ هنگام حمله به مناطقی مانند غزه چه در ذهن‌تان می‌گذرد؟

اول از همه، باور دارم که این جنگ موجه است. ما تا حد امکان تلاش می‌کنیم به غیرنظامیان در نوار غزه آسیبی نرسانیم، حتی کارهایی می‌کنیم که ممکن است به ماموریت لطمه بزند. مثلا پیش از حمله به غیرنظامیان پیام‌هایی می‌فرستیم تا قبل از حمله ساختمان را ترک کنند. این کار ممکن است باعث شود که تروریست‌ها هم تخلیه کند، ولی ما نمی‌خواهیم هیچ غیرنظامی‌ای در حملات ما آسیب ببیند. متاسفانه، تروریست‌ها از شهروندان به‌عنوان سپر انسانی استفاده می‌کنند و به‌جای آن‌که مانند ما از غیرنظامیان محافظت کنند، پشت غیرنظامی‌ها پنهان می‌شوند. بنابراین وقتی ما به تروریست‌ها حمله می‌کنیم، متاسفانه غیرنظامیان هم آسیب می‌بینند

ولی این حملات مکان‌هایی مانند نهادهای مذهبی، مدارس و دیگر مکان‌های محل تجمع غیرنظامیان را هم هدف قرار داده‌اند. شما به‌عنوان ناوبر این عملیات در این‌باره چطور فکر می‌کنید؟

ما این کار را به‌طور عمد انجام نمی‌دهیم. به مسجدها و مدرسه‌ها حمله می‌کنیم چون در آن‌ها فعالیت‌های تروریستی در جریان است. آن‌ها واقعا نیروهای تروریستی‌شان را در چنین مکان‌هایی سازمان‌دهی می‌کنند. بنابراین اگر ما بخواهیم از شهروندان خودمان محافظت کنیم، از نیروهای‌مان در میدان محافظت کنیم، باید آن‌ها را هدف قرار دهیم.

خبرهای بیشتر

شنیداری