تحلیل

هاآرتص: انفعال حساب‌شده حزب‌الله در جنگ ایران و اسرائیل معنادار بود

پنجشنبه ۱۴۰۴/۰۴/۱۹

روزنامه هاآرتص در گزارشی تحلیلی نوشت، برخلاف نگرانی‌های اولیه مقامات اسرائیل درباره احتمال ورود حزب‌الله به جنگ، این گروه مورد حمایت حکومت ایران در جریان ۱۲ روز نبرد مستقیم میان تهران و تل‌آویو، به‌طرزی چشمگیر در حاشیه ماند و از ورود به میدان خودداری کرد.

به نوشته هاآرتص، جمهوری اسلامی ایران در طول چند دهه، حزب‌الله را به‌عنوان نخستین خط دفاعی خود در برابر حمله احتمالی اسرائیل یا آمریکا پرورش داده بود؛ گروهی که ماموریت آن نه‌تنها بازدارندگی، بلکه پاسخ‌گویی به عملیات احتمالی علیه برنامه هسته‌ای ایران تعریف شده بود.

اما حزب‌الله در این جنگ سکوت کرد. سکوتی که بیش از آنکه نشانه همدلی باشد، حاکی از یک چرخش راهبردی و بیم‌ناک از رویارویی مستقیم است.

نخستین جنگ مستقیم جمهوری اسلامی و اسرائیل در حالی در تابستان امسال آغاز و خاتمه یافت که حزب‌الله، برخلاف انتظارها، از حاشیه پا را فراتر نگذاشت. در این مدت، اسرائیل شماری از دانشمندان هسته‌ای و فرماندهان ارشد نظامی حکومت ایران را ترور کرد، زیرساخت‌های نظامی و مراکز نمادین جمهوری اسلامی را هدف قرار داد، و حتی با همراهی ایالات متحده، عملیات هوایی گسترده‌ای علیه تاسیسات هسته‌ای ایران انجام داد، اما حزب‌الله همچنان سکوت پیشه کرد.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

در شرایطی که آمریکا با عملیات موسوم به «چکش نیمه‌شب» برای اولین بار مستقیما در یک جنگ علیه ایران مشارکت نظامی داشت، حزب‌الله ترجیح داد تنها با بیانیه‌هایی در محکومیت «تجاوز اسرائیل» از تهران حمایت کند. حتی در زمانی که مشارکت واشینگتن احتمال گسترش جنگ را افزایش داده بود و ارتش اسرائیل در شمال در آماده‌باش کامل قرار داشت، این گروه تنها به هشدارهای دیپلماتیک و ارجاع به منشور ملل متحد، کنوانسیون ژنو و نهادهای بین‌المللی بسنده کرد.

تحلیل‌گر هاآرتص می‌نویسد: در یکی از جملات بیانیه حزب‌الله آمده بود که حملات آمریکا «می‌تواند شعاع جنگ را گسترش داده و منطقه و جهان را به آستانه پرتگاه بکشاند»، اما لحن آن بیشتر شبیه استمداد از نهادهایی بود که این گروه سال‌ها آن‌ها را نفی می‌کرد.

در ادامه این بیانیه، حزب‌الله در حالی از «توانمندی ایران برای پاسخ‌گویی به تجاوز» سخن گفت که هم‌زمان به‌طور ضمنی اعلام کرد در جنگ دخالت نخواهد کرد. سکوت نظامی حزب‌الله، اگرچه قابل پیش‌بینی بود، اما از منظر راهبردی حاکی از یک عقب‌نشینی تاکتیکی مهم است؛ عقب‌نشینی‌ای که به‌گفته ناظران، در شرایط کنونی برای بقا ضروری به‌نظر می‌رسد.

بازدارندگی اسرائیل و نگرانی‌های داخلی حزب‌الله

علاوه بر ملاحظات راهبردی ایران، عوامل داخلی نیز در این تصمیم نقش داشتند. به نوشته تحلیل‌گر هاآرتص، بخش عمده‌ای از جامعه لبنان، به‌جز شیعیان، از اینکه حزب‌الله تصمیم‌گیری درباره جنگ و صلح کشور را در انحصار خود گرفته، خشمگین هستند. اعتراض‌ها به تداوم تسلیح این گروه، حتی دولت لبنان را ناچار کرده تا در ظاهر نیز شده، مسأله خلع‌سلاح حزب‌الله را مطرح کند؛ هرچند این خواسته تاکنون به سرانجامی نرسیده است.

با وجود آنکه در گذشته نیز پس از توافق طائف در سال ۱۹۸۹، بحث خلع‌سلاح حزب‌الله بارها مطرح شده بود، اما این گروه همواره لبنان را وارد جنگ‌های تازه‌ای کرد؛ از جمله با اسرائیل در سال ۲۰۰۶ و با دخالت در جنگ داخلی سوریه. حتی فروپاشی اقتصادی لبنان در سال ۲۰۱۹ نیز تنها باعث کاهش موقت مداخلات خارجی حزب‌الله شد و نتوانست سیاست‌های تهاجمی آن را متوقف کند.

اما پس از ورود حزب‌الله به نبرد پس از حمله ۷ اکتبر حماس، اسرائیل فرصت را مغتنم شمرد تا با عملیات فرسایشی، زیرساخت‌های نظامی این گروه را تضعیف کند. این روند در نهایت در پاییز ۲۰۲۴ به عملیات گسترده ارتش اسرائیل منجر شد که طی آن، ده‌ها فرمانده نظامی و سیاسی ارشد حزب‌الله کشته شدند و بخش زیادی از زرادخانه این گروه نابود شد.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

توافق آتش‌بس و بازداشتن حزب‌الله

با وجود دستیابی به آتش‌بس در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴، این توافق، مشابه قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد که به جنگ ۲۰۰۶ پایان داده بود، باز هم سرنوشت حزب‌الله را به تصمیم دولت لبنان واگذار کرد؛ تصمیمی که همواره با بی‌عملی همراه بوده است. اما این بار، دولت ترامپ با ارائه «نامه تضمین» به اسرائیل، اعلام کرد در صورت عدم اقدام لبنان علیه حزب‌الله، اسرائیل آزاد خواهد بود که به‌طور مستقل علیه این گروه وارد عمل شود.

هاآرتص می‌نویسد که این حمایت بی‌سابقه آمریکا، به اسرائیل امکان داد تا در ماه‌های پس از آتش‌بس، به عملیات هدفمند علیه حزب‌الله ادامه دهد و مانع بازسازی ساختارهای نظامی آن شود. به‌همین دلیل، در زمان آغاز جنگ مستقیم ایران و اسرائیل، حزب‌الله آن‌چنان تضعیف شده بود که توان مداخله مؤثر را نداشت و ورود آن به جنگ، به احتمال قوی، به نابودی کامل منجر می‌شد.

با وجود این، اسرائیل در روزهای پایانی جنگ نیز با ارسال پیامی از طریق ایالات متحده به دولت لبنان هشدار داد که در صورت ورود حزب‌الله به درگیری‌ها، حملات گسترده‌ای از سر گرفته خواهد شد. تهدیدی که نشان می‌داد اگرچه حزب‌الله به‌لحاظ نظامی ضربه خورده، اما همچنان در ادراک امنیتی اسرائیل یک تهدید بالقوه محسوب می‌شود.

فشار واشینگتن برای خلع‌سلاح حزب‌الله

در این میان، تام باراک، نماینده ویژه دولت ترامپ در امور سوریه، مسئولیت رایزنی با دولت لبنان برای پیشبرد روند خلع‌سلاح حزب‌الله را بر عهده گرفته است. به‌نوشته هاآرتص، این تلاش‌ها با مقاومت حزب‌الله و همچنین درخواست‌های لبنان برای توقف حملات اسرائیل و عقب‌نشینی جزئی از جنوب مواجه شده است؛ خواسته‌هایی که هدف‌شان حفظ وضع موجود و مانع‌تراشی در مسیر خلع‌سلاح است.

با این حال، نویسنده هاآرتص تاکید می‌کند که ایالات متحده نباید این خواسته‌ها را بپذیرد، چرا که تنها عاملی که توانسته حزب‌الله را تا این حد مهار کند، فشار نظامی مستمر اسرائیل با پشتوانه سیاسی و دیپلماتیک آمریکاست.

بر اساس این تحلیل، ادامه این فشار تنها راه واقع‌بینانه برای جلوگیری از بازسازی توانایی‌های حزب‌الله و در نهایت، خلع‌سلاح کامل آن است؛ هدفی که بدون پشتیبانی همه‌جانبه بین‌المللی، محقق نخواهد شد.

خبرهای بیشتر

شنیداری