تحلیل

چگونه ترامپ می‌تواند ماموریت خود در ایران و خاورمیانه را به پایان برساند؟

جمعه ۱۴۰۴/۰۴/۱۳

مجله فارن افرز در تحلیلی تازه نوشت، دولت دونالد ترامپ با تمرکز بر تضعیف جمهوری اسلامی و مهار منطقه‌ای آن، شانس آن را دارد که خاورمیانه را به ثباتی پایدار برساند؛ هدفی که دولت‌های پیشین آمریکا با وجود مداخلات گسترده در منطقه، نتوانستند به آن دست یابند.

در این گزارش آمده است: پس از حمله گسترده نظامی به مراکز هسته‌ای ایران در نطنز، اصفهان و فردو، و همچنین نابودی گسترده سامانه‌های موشکی و پدافندی جمهوری اسلامی، حالا فرصت بی‌سابقه‌ای برای پیشبرد اهداف سیاسی و دیپلماتیک در برابر تهران فراهم شده است.

بر اساس ارزیابی‌ها، حدود ۶۰ درصد از پرتابگرهای موشکی ایران و ۸۰ درصد از سیستم‌های پدافند هوایی این کشور در جریان عملیات اخیر از بین رفته‌اند. همچنین توان اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیل و آمریکا نشان داد که آن‌ها می‌توانند با دقت بالا زیرساخت‌ها و فرماندهان کلیدی جمهوری اسلامی را در قلب ایران هدف قرار دهند.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

با این حال، فارن افرز هشدار می‌دهد که این دستاوردهای نظامی، بدون تدوین سازوکارهای اجرایی سخت‌گیرانه و اعمال فشار مداوم، در نهایت بی‌اثر خواهند شد. این نشریه تاکید می‌کند که پس از پایان جنگ ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، باید تمرکز سیاست‌ آمریکا از بازدارندگی صرف به سمت تنظیم‌گری و اعمال اجرای موثر تغییر کند.

رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نیز در نامه‌ای به وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، بر ضرورت همکاری فوری تهران با آژانس برای دستیابی به راه‌حل دیپلماتیک در مناقشه هسته‌ای تاکید کرده است.

فارن افرز اضافه می‌کند که هدف محوری این روند سیاسی باید جلوگیری از بازسازی توانمندی‌های هسته‌ای و موشکی دوربرد ایران باشد. این کار مستلزم توافقی تازه و جامع با مکانیسم‌های نظارتی سختگیرانه، تحریم‌های بازدارنده، و از همه مهم‌تر یک سازوکار اجرایی قاطع و الزام‌آور است.

در این مقاله آمده است: تجربه شکست‌خورده توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ نشان داد که بدون اعمال اجرای مؤثر، هیچ توافقی، حتی جامع‌ترین آن، در برابر عزم حکومت ایران برای پیشبرد برنامه‌های نظامی و بی‌ثبات‌کننده دوام نخواهد آورد.

نویسندگان این تحلیل یادآوری می‌کنند که آمریکا در دهه‌های گذشته در مهار دائمی قدرت‌های بی‌ثبات‌کننده خاورمیانه ناکام بوده و بارها درگیر بحران‌های داخلی کشورهای منطقه شده، در حالی‌که در اروپا و آسیا، ثبات نهادی و همکاری منطقه‌ای راه را برای مهار چین و روسیه باز کرد.

به اعتقاد نویسندگان، امروز فرصتی تازه فراهم شده که با استفاده از ضعف بی‌سابقه جمهوری اسلامی، بتوان پایه‌های یک نظم تازه را در منطقه ایجاد کرد.

به نوشته فارن افرز، پس از نابودی داعش، حکومت ایران به منبع اصلی بی‌ثباتی منطقه بدل شد و شبکه‌ای از نیروهای نیابتی را علیه اسرائیل، کشورهای عرب خلیج فارس و نیروهای آمریکایی به‌کار گرفت.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

اما پس از حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و سپس ورود مستقیم تهران به جنگ، توان جمهوری اسلامی و بازوهای نیابتی‌اش به شدت تضعیف شد.

در نتیجه، مسیر برای بازسازی نظم منطقه‌ای هموارتر شده و قدرت‌های نوظهور منطقه‌ای چون اسرائیل، ترکیه و کشورهای خلیج فارس با اصلاحات داخلی، پیوستگی بیشتر به اقتصاد جهانی و روابط دیپلماتیک فعال، در حال شکل‌دهی به یک نظم نوین در غیاب تهران هستند.

فارن افرز در ادامه می‌نویسد، دولت ترامپ برخلاف دوره‌های پیشین، نه از منطقه روی‌گردان شده و نه خود را درگیر بحران‌های دائمی کرده است، بلکه با اتکا بر ترکیبی از دیپلماسی و حملات نظامی محدود و مؤثر، راهبردی تازه در پیش گرفته که هدف آن مهار تهدیدات مشخص، از جمله جلوگیری از ساخت بمب اتمی توسط حکومت ایران، با حمایت افکار عمومی است.

در این تحلیل آمده است که اگر دولت ترامپ بتواند فشار اقتصادی و نظامی را حفظ کند و مانع بازسازی برنامه‌های تسلیحاتی ایران شود، این شانس وجود دارد که نه‌تنها ایران عقب‌نشینی کند، بلکه حتی فرصت‌های دیپلماتیک تازه‌ای فراهم شود.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

اما به باور نویسندگان، مذاکره با ایران نباید هدف نهایی باشد. ایالات متحده باید تنها در صورتی وارد گفت‌وگو شود که تضمینی برای نابودی کامل یا تقریبا کامل برنامه غنی‌سازی اورانیوم ایران وجود داشته باشد.

در نهایت، فارن افرز تاکید می‌کند که برای پایان دادن به دهه‌ها بحران، واشینگتن باید تمرکز خود را بر مهار کامل جمهوری اسلامی قرار دهد، نه حل‌وفصل نمادین اختلافات. این یعنی، هرگونه حمله نیابتی از سوی نیروهای وابسته به حکومت ایران باید با پاسخ مستقیم به خود تهران روبه‌رو شود.

همچنین، آمریکا باید نقش خود را در حل بحران‌های مکمل، از جمله مناقشه اسرائیل و فلسطینی‌ها، رقابت‌های اسرائیل و ترکیه، امنیت انرژی، مقابله با تروریسم و مدیریت بحران پناه‌جویان، به نحوی ایفا کند که مسیر یک نظم باثبات منطقه‌ای هموار شود.

نویسندگان در پایان نتیجه‌گیری می‌کنند که امروز فرصتی نادر برای آمریکا فراهم شده تا همراه با کشورهای منطقه، به نیم‌قرن بحران و جنگ در خاورمیانه پایان دهد و نظم جدیدی را شکل دهد که نیازمند مدیریت روزمره و عملیات نظامی مداوم نباشد.

خبرهای بیشتر

شنیداری