خبرگزاری بلومبرگ در گزارشی به این سوال پرداخته که جمهوری اسلامی تا چه اندازه به ساخت سلاح هستهای نزدیک شده است. تهران در سالهای اخیر تولید مواد شکافتپذیر را افزایش داده و احتمالا میتواند میزان اورانیوم غنیشده مورد نیاز برای یک بمب را در کمتر از یک هفته تولید کند.
بلومبرگ جمعه ۱۹ بهمن در گزارش خود نوشت: دونالد ترامپ رییسجمهوری آمریکا در حالی از قصد خود را برای رسیدن به یک توافق با جمهوری اسلامی خبر داده که پیشتر در دوره اول ریاستجمهوری خود توافق هستهای تهران با قدرتهای جهانی را یک «توافق بد» خوانده و آمریکا را از آن خارج کرده بود.
به دنبال خروج آمریکا در سال ۲۰۱۸ از برجام و بازگشت تحریمهای سنگین اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، تهران نظارت بینالمللی در مورد فعالیتهای هستهای خود را محدود کرد و میزان غنیسازی اورانیوم را افزایش داد.
اکنون که ترامپ به کاخ سفید بازگشته، گفته است که مایل است روی توافق جدیدی کار کند که به ایران اجازه میدهد «به طور مسالمتآمیز رشد و شکوفا کند» و در عین حال احتمال دسترسی این کشور به سلاحهای اتمی را از بین ببرد.
ایران برای جمعآوری موارد مورد نیاز ساخت بمب چه کرده است؟
بر اساس معاهده ۲۰۱۵ که توسط جمهوری اسلامی و پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین آلمان امضا شد، تهران متعهد شد که به مدت ۱۵ سال به میزان بیش از ۳.۷ درصد اورانیوم را غنیسازی نکند.
این میزان، آستانه غلظت ایزوتوپ شکافتپذیر اورانیوم-۲۳۵ مورد نیاز نیروگاههای هستهای است.
ایران همچنین متعهد شد که ذخایر اورانیوم غنیشده خود را به ۳۰۰ کیلوگرم یا حدود ۳ درصد از مقداری که قبل از انعقاد توافق در اختیار داشت، محدود کند.
به گفته بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ناظر هستهای سازمان ملل، ایران هنگام خروج ایالات متحده از برجام در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، مفاد آن توافق را رعایت میکرد.
به نوشته بلومبرگ، در آن مرحله، محدود کردن تلاشهای ایران برای غنیسازی اتمی به این معنا بود که ایران برای تولید مواد شکافتپذیر کافی برای سوخت سلاح هستهای به ۱۲ ماه زمان نیاز داشت.
یک سال پس از خروج ایالات متحده از توافق و اعمال مجدد تحریم ها - با محروم کردن ایران از مزایای اقتصادی وعده داده شده در توافق، تهران شروع به تقویت برنامه هستهای خود کرد.
این امر نه تنها ایران را به غنیسازی اورانیوم تا ۲۰ درصد بازگرداند، بلکه برای اولین بار تا ۶۰ درصد پیشرفت کرد؛ سطحی که آژانس میگوید از نظر فنی، از سوخت با درجه مورد نیاز برای سلاح قابل تشخیص نیست.
بر اساس دادههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مهندسان ایرانی در هر سه ماهه معادل بیش از یک بمب اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی تولید میکنند. این ماده را میتوان به سرعت تا سطح ۹۰ درصدی که در بیشتر سلاحهای هستهای یافت میشود غنی کرد. برای هر کلاهک هستهای به ۱۵ تا ۲۵ کیلوگرم سوخت هستهای نیاز است.
با این حال، ایران همچنین باید بر فرآیند تسلیحاتی کردن سوخت هستهای به منظور ایجاد دستگاهی قابل اجرا با قابلیت اصابت به یک هدف از راه دور تسلط پیدا کند.
رویکرد دولت جدید ترامپ در مورد ایران چگونه است؟
ترامپ در اوایل فوریه ۲۰۲۵ در شبکه اجتماعی خود نوشت که میخواهد ایران «کشوری بزرگ و موفق باشد، اما کشوری که نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد». او خواستار آغاز فوری کار بر روی «توافقنامه صلح هستهای تایید شده» شد، اگرچه جزئیات بیشتری در مورد اینکه چنین توافقی چه چیزی را در پی خواهد داشت، ارائه نکرد.
بلومبرگ نوشت که تمایل به گفتوگو در تضاد شدید با خروج ترامپ از توافق هستهای ۲۰۱۵ است. اما او کاملا از سیاستهای پیشین خود عدول نکرده است، زیرا درست یک روز قبل از این پست ترامپ در رسانههای اجتماعی، او دستورالعملی را برای احیای استراتژی دوره اول خود برای اعمال «فشار حداکثری» بر جمهوری اسلامی امضا کرد.
رییسجمهوری آمریکا به وزارت خزانهداری و وزارت خارجه این کشور دستور داد تا از اجرای سختتر تحریمهای موجود با هدف به صفر رساندن صادرات نفت ایران اطمینان حاصل کنند.
به گزارش بلومبرگ، آمریکا هرگز نتوانسته محمولههای نفت خام ایران را به طور کامل مهار کند.
بر اساس دادههای ردیابی نفتکشهای گردآوری شده توسط این رسانه، در دوره قبلی ترامپ در کاخ سفید، صادرات نفت ایران کاهش یافت و از بیش از ۲ میلیون بشکه در روز در بیشتر سال ۲۰۱۸ به طور متوسط در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز رسید، اما در دوران دولت جو بایدن، به دلیل فرار جمهوری اسلامی از تحریمها، صادرات نفت ایران به حدود ۱.۶ میلیون بشکه در روز بازگشت.
اگر این روند اکنون معکوس شود، بر اساس محاسبات گروه اتحاد علیه ایران هستهای، ممکن است درآمد جمهوری اسلامی سالانه حدود ۳۰ میلیارد دلار کم شود و اقتصاد ایران را تحت فشار قرار دهد.
چرا غنیسازی اینقدر مهم است؟
به دست آوردن مواد لازم برای رسیدن به شکافت اتمی دشوارترین مرحله در فرآیند ساخت انرژی هستهای یا بمب اتمی است.
کشورها نیاز به توسعه زیرساختهای صنعتی خود برای تولید ایزوتوپهای اورانیوم-۲۳۵ دارند که کمتر از ۱ درصد از ماده معدنی اورانیوم را تشکیل میدهد و ماده اصلی حفظ واکنش زنجیرهای شکافت است.
هزاران سانتریفیوژ که با سرعت مافوق صوت میچرخند برای جداسازی مواد استفاده میشود.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی تغییرات در ذخایر اورانیوم در سرتاسر جهان را حتی در سطح گرم زیر نظر دارد تا اطمینان حاصل کند که این ذخایر برای تسلیحات مصرف نمیشود.
جمهوری اسلامی همواره تاکید کرده که به دنبال انرژی هستهای صلحآمیز است، نه سلاح هستهای، اما قدرتهای جهانی در این ادعا تردید دارند. جمهوری اسلامی تاسیسات زیرزمینی تقویت شده با فولاد را در دو سایت اصلی غنیسازی خود در فردو و نطنز ساخته است که هدف قرار دادن آنها در یک حمله هوایی را دشوارتر میکند.
ایران برای سلاح هستهای به چه چیز دیگری نیاز دارد؟
علاوه بر مواد شکافتپذیر، مکانیسم بمب و ابزار انتقال آن نیز لازم است.
این احتمال وجود دارد که جمهوری اسلامی از قبل دانش فنی تولید یک دستگاه انفجاری ساده را، مانند آنچه که ایالات متحده در سال ۱۹۴۵ بر فراز هیروشیما انداخت، داشته باشد.
برای حمله به یک هدف از راه دور، ایران به کلاهکی نیاز دارد که به اندازه کافی کوچک باشد تا بتواند بر روی یکی از موشکهای بالستیک خود سوار شود و بتواند از ورود مجدد به جو زمین جان سالم به در ببرد. تهران آزمایشهایی انجام نداده است که نشان دهد ساخت کلاهک هستهای را میداند یا نه.
ایران تا سال ۲۰۰۳ مطالعاتی در مورد چگونگی مونتاژ چنین دستگاهی انجام داد.
طبق گزارشهای اطلاعاتی ایالات متحده، احتمالا این کار را از سر نگرفته ولی برآوردها برای مدت زمانی که ایران ممکن است به تکمیل فعالیتهای لازم نیاز داشته باشد، از چهار ماه تا دو سال متغیر است.
قویترین موشک بالستیک جمهوری اسلامی بردی معادل پنج هزار کیلومتر دارد که اگر از خاک ایران پرتاب شود به سراسر اروپا میرسد.
آیا اسرائیل می تواند به تاسیسات هستهای ایران حمله کند؟
اسرائیل مدتهاست که ایران مجهز به سلاح هستهای را خطری وجودی برای خود میداند و تلاش کرده تا جاهطلبیهای جمهوری اسلامی را کاهش دهد.
احتمال زیادی وجود دارد که اسرائیل عامل ترور شش دانشمند هستهای جمهوری اسلامی در تهران و چندین حمله به سایتهای هستهای در داخل ایران بوده باشد.
مقامات اسرائیلی مکررا گفتهاند که اگر ایران به مرز توانایی تسلیحاتی برسد، با استفاده از نیروی هوایی به برنامه هستهای جمهوری اسلامی حمله خواهد کرد. اسرائیل برنامههایی را برای چنین حملهای آزمایش کرده است.
در حالی که اسرائیل در سال ۱۹۸۱ با موفقیت یک راکتور هستهای در حال ساخت عراق را منهدم کرد و یک سایت هستهای سوریه را نیز در سال ۲۰۰۷ بمباران کرد، چالشهای حمله به تاسیسات هستهای ایران به طور قابل توجهی بیشتر است.
تاسیسات اتمی ایران به قدری زیاد است که مقامات اطلاعاتی هشدار دادهاند که هرگونه حمله ممکن است فقط برنامه هستهای جمهوری اسلامی را به تاخیر بیاندازد، نه اینکه توانایی این کشور را در کنار هم قرار دادن فناوریهای مورد نیاز برای ساخت سلاح هستهای از بین ببرد.
علاوه بر این، هر حملهای به این تاسیسات، با پیشرفتهترین جتهای جنگنده اسرائیل که هم برای حمله و هم بازگشت ایمن به اسرائیل به سوختگیری هوایی نیاز دارند، پیچیده میشود.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت که ایران بهعنوان یک اقدام امنیتی پس از اولین حمله موشکی خود به اسرائیل در آوریل ۲۰۲۴، تاسیسات هستهای خود را به طور موقت تعطیل کرد.
گروسی گفت که همیشه نگران احتمال حمله اسرائیل به سایتهای هستهای ایران است و خواستار خودداری از این اقدام شد.